دوشنبه ۸ دي ۱۴۰۴

سیاسی

گزارش خبر فوری از آسیب شناسی بحران های تورمی ماه های اخیر

فنر طلا و دلار بدجور در رفت/ پزشکیان و شمشیر چوبی‌اش از پس بحران بر نمی آید/ آقایان، تصمیم بزرگ را بگیرید!

فنر طلا و دلار بدجور در رفت/ پزشکیان و شمشیر چوبی‌اش از پس بحران بر نمی آید/ آقایان، تصمیم بزرگ را بگیرید!
پیام خوزستان - بحران اخیر سکه و طلا و ارز نیز همان سرنوشتی را خواهد داشت که بحران های قبلی داشته اند. حتی اگر این بحران همین روزها ...
  بزرگنمايي:

پیام خوزستان - بحران اخیر سکه و طلا و ارز نیز همان سرنوشتی را خواهد داشت که بحران های قبلی داشته اند. حتی اگر این بحران همین روزها پایان یابد، بسیار بسیار بعید است نرخ دلار مجددا به کانال 120 هزار تومان بازگشته و قیمت طلا به کانال 12 میلیون تومان عقب نشینی کند.

به گزارش خبر فوری، قیمت سکه و طلا و نرخ ارز به شدت در حال افزایش است و به نظر می رسد فنر ارز و سکه در رفته و سرعت تغییرات به حدی است که حتی نمی توانیم در این گزارش از قیمت ارز و طلا سخن بگوییم، چرا که مطمئن نیستیم این نرخ تا زمان انتشار این گزارش یا قرائت آن توسط مخاطبان، ثابت بماند.
با این حال، آنچه مشخص است نرخ دلار با سرعت در حال عبور از ۱۵۰ هزار تومان و حرکت به سمت ۲۰۰ هزار تومان است و قیمت یک گرم طلا نیز از ۱۶ میلیون تومان عبور کرده و بعید نیست به زودی رکورد ۱۷ میلیون تومان را بزند. این در حالی است که در روز چهارشنبه هفته گذشته و در آغاز رکوردزنی های جدید، نرخ یک گرم طلا حدود ۱۴ میلیون تومان بود.
این چندمین جهش قیمتی است که طلا و ارز در ماه های اخیر به خود دیده است. هر بار بازار طلا و ارز با یک طوفان مقطعی اما سخت مواجه می شود، فنر بازار در می رود و مجددا مهار می شود اما قیمت دلار و یورو و طلا و سکه بعد از طوفان به حالت سابق بازنگشته و در همان محدوده قیمتی که طوفان بازار سبب جهش آن شده بود، باقی می ماند. در واقع، کشتی ارز و طلا در ماه های اخیر با چند موج بلند و ترسناک مواجه شده و هربار در مقابله با این موج های بلند و مهیب، آسیب دیده و با تنی زخمی خود را برای مواجهه با موج بعدی آماده کرده است.
بحران اخیر سکه و طلا و ارز نیز همان سرنوشتی را خواهد داشت که بحران های قبلی داشته اند. حتی اگر این بحران همین روزها پایان یابد، بسیار بسیار بعید است نرخ دلار مجددا به کانال 120 هزار تومان بازگشته و قیمت طلا به کانال 12 میلیون تومان عقب نشینی کند.
جنگ دولت با بحران ارز با شمشیر چوبی!
وضعیت فوق الذکر یعنی دولت باید علاج قبل از واقعه کند و جلوی وقوع این حوادث را بگیرد. اما نحوه مقابله دولت با این بحران اقتصادی چیست؟ دولت دو راهکار کوتاه مدت دارد که هر بار یکی یا هر دوی آنها را به کار می گیرد و بعد از چند هفته شوک قیمتی را تا حدی کنترل می کند. این دو راه کار بدین شرح هستند:
الف. ارزپاشی: تزریق ارز به بازار برای تثبیت قیمت ها راه کار کوتاه مدت اما پرتکرار دولت های مختلف هنگام وقوع بحران تورمی است. تزریق ارز به بازار مسکنی است که سبب عقب نشینی کوتاه مدت جهش قیمت ها و تورم در بازار ارز و ایضا طلا و سکه می شود اما به سرعت کارایی خود را از دست می دهد و بازار مجددا با یک شوک قیمتی جدید مواجه می شود.
ب. تغییرات مدیریتی: تغییر رئیس بانک مرکزی تغییری است که گاهی دولت ها برای کنترل آشفته بازار طلا و ارز از آن استفاده می کنند. تغییرات مدیریتی شوکی روانی به بازار وارد می کند و سبب می شود، بازار برای مدتی کوتاه روی آرامش بگیرد اما این تغییرات هرگز سبب ثبات طولانی مدت نمی شوند. کافی است به وضع بازار بعد از روی کار آمدن ناصر همتی به عنوان رئیس بانک مرکزی یا محمدرضا فرزین داشته باشیم. هر دو شروع خوبی در کنترل بازار داشتند اما بعد از چند ماه مجددا با فنر دررفتۀ بازار مواجه شدند. این مساله در مورد سایر روسای بانک مرکزی نیز صادق بوده و است.
راه حل طولانی مدت چیست؟
اقتصاددانان معتقدند تنها راه خروج از موج های تورمی، تعیین دقیق استراتژی کلان اقتصادی کشور است. دولت در حال حاضر باید یکی از دو راه اقتصادی مشخص را پیگیری کند:
الف. بازکردن تمام درها به روی دنیا: کشور باید درهای اقتصاد و سیاست را به روی دنیا بازکند و همانطور که لیبرال مآب‌هایی مانند محمود سریع القلم می گویند، با دنیا رابطه متعارف و نرمال سیاسی و اقتصادی داشته باشد تا بازارهایش با تزریق مناسب ارز و دلار مواجه شود و بدین ترتیب، بحران ارزی اش به پایان برسد.
ب. کوچک کردن حداکثری بازار: راه حل دوم دقیقا در مقابل راه حل اول است. این راه حل که در برخی کشورها مانند کره شمالی یا کوبا به کار گرفته شده توصیه دارد که بازار باید تاحد ممکن به روی هر کالا و خدماتی که با دلار معامله می شود بسته شود و چنان کوچک و خودبسنده شود که اصلا احتیاجی به تزریق دلار نداشته باشد. این اقتصاد ریاضت کشانه و سخت گیرانه می تواند به مرور زمان بازتر شود. برای مثال، کره شمالی از طریق وابستگی بیش از حد به کالاهای چینی و تعامل اقتصادی بسته با پکن و واحد یوان، توانسته به حیات خود ادامه دهد اما این اقدام سبب وابستگی بیش از حد سیاسی و اقتصادی پیونگ یانگ به پکن شده است. همچنین، وضعیت فرهنگی و سیاسی و سوق الجیشی ایران به هیچ وجه به تهران اجازه نمی دهد که مانند کره شمالی عمل کند و تاریخ نشان داده خود پکن نیز علاقه ای به ورود به این ماجرا و تکرار رابطه اش با کره شمالی با کشوری مانند ایران ندارد.
همچنین، برخی تحلیلگران معتقدند تقویت اتحادیه بریکس به مرور می تواند سیاست دلارزدایی حداکثری را امکان پذیر کند اما هنوز معلوم نیست این اتحادیه بتواند در مقابل فشار ترامپ و آمریکا مقاومت کند.
با این حال، آنچه مشخص است این است که اصولا کشور در مورد سیاست کلان اقتصادی خود مردد است و نمی خواهد به هیچکدام از دو استراتژی فوق الذکر پایبند باشد و مادام که این تردید وجود داشته باشد، بحران اقتصادی و جهش های قیمتی تداوم خواهد داشت.


نظرات شما