پیام خوزستان - آخرین خبر / طحاننظیف دبیر علمی همایش حقوق ملت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری حضرت آیت الله العظمی خامنهای در یادداشتی به بررسی جایگاه آزادی در هندسه فکری حضرت آیتالله خامنهای پرداخته است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شورای نگهبان، دکتر هادی طحاننظیف دبیر علمی همایش حقوق ملت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری حضرت آیت الله العظمی خامنهای در یادداشتی که در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای منتشر شده است، به بررسی جایگاه آزادی در هندسه فکری حضرت آیتالله خامنهای پرداخته است.
بازار ![]()
متن این یادداشت به شرح زیر است:
اندیشهورزی درباره نسبت آزادی، حقوق ملّت و حکمرانی، ریشه در سنت کهن فلسفه سیاسی اسلامی دارد؛ سنتی که از بطن اندیشه سیاسی آغاز میشود و تا دوران معاصر امتداد مییابد. در این سنت، مسئله سیاست تنها در محدوده تدبیر قدرت خلاصه نمیشود، بلکه در پیوند مستقیم با تبیین انسان، غایت زندگی و راه رسیدن به سعادت تعریف میشود. حکما، نظام سیاسی را زمانی کامل میدانستند که زمامدار، از مرتبهای از حکمت برخوردار باشد که بتواند جامعه را از سطح نیازهای روزمره فراتر برده و در مسیر کمال انسان هدایت کند. حکمرانی در این اندیشه، مبتنی بر این فرض است که جامعه زمانی رو به صلاح میرود که هدایت آن نزد «حکیم» باشد؛ حکیمی که بر حقیقت انسان و ابعاد روحی، عقلانی و اجتماعی او اشراف دارد و مسیر سعادت را میشناسد.
در چنین دستگاهی، آزادی نه امری مستقل و گسسته از حکمت، بلکه بخشی از ساحت انسانیت است. آزادی در نگاه فلسفه سیاسی اسلامی، حلقه واسط میان عقل و اراده است؛ یعنی انسان تنها زمانی میتواند به کمال نزدیک شود که امکان انتخاب و امکان حرکت از ضعف به قوت را داشته باشد. این فهم، آزادی را از سطح امری تزئینی یا صرفاً سیاسی فراتر میبرد و آن را در مقام یکی از لوازم تربیت انسان قرار میدهد. بنابراین، حکمرانیِ حکیم، نه تنها با آزادی ناسازگار نیست، بلکه آزادی را شرط تحقق مسئولیت و رشد اجتماعی میفهمد.
در دوران معاصر نیز این پرسش همچنان پابرجاست که آزادی در حکمرانی مبتنی بر حکمت چه جایگاهی دارد. وقتی رهبری سیاسی و فکری جامعه، بر اساس جهانبینی توحیدی، مبانی معرفتی و تجربه حکمرانی شکل گرفته باشد، طبیعی است که آزادی در دستگاه فکری او نه یک شعار، نه امتیاز قدرت و نه مفهومی وارداتی، بلکه مؤلفهای ذاتی از انسانشناسی و جامعهشناسی دینی تلقی شود.
همایش بینالمللی «حقوق ملّت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری حضرت آیتالله العظمی خامنهای» دقیقاً در پاسخ به این ضرورت شکل گرفت؛ ضرورتی که در آن، فهم آزادی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، بخشی از فهم کلان منظومه فکری ایشان درباره انسان، جامعه، مسئولیت، عدالت و حکمرانی است. طراحی سهگانهای که محور این همایش قرار گرفت -منظومه فکری، شخصیت حضرت آیتالله خامنهای و مسئله حقوق ملّت و آزادیهای مشروع- یک چارچوب نظری برای ورود به این عرصه است که بدون آن، مطالعه اندیشه رهبر معظم انقلاب به مجموعهای پراکنده از نقلقولها فروکاسته میشود و انسجام درونی این دستگاه فکری پدیدار نمیشود.
* منظومه فکری بهمثابه چارچوب فهم آزادی و حقوق ملّت
مطالعه اندیشه سیاسی بدون رویکرد منظومهای، همواره به سوءبرداشت و گسست میان مبانی نظری و سیاستگذاری عملی منجر شده است. اندیشمندی که مفاهیم را جدا از یکدیگر مطرح میکند، ممکن است در بُعدی از نظر موفق باشد، اما اندیشمندی که مبانی هستیشناسانه، مبانی ارزشی و روششناسی اجتهادی او در پیوند درونی شکل گرفته باشد، صاحب منظومه است.
منظومه فکری، شبکهای از اصول است که در آن، انسانشناسی، اخلاق، قانون، عدالت، آزادی، امنیت و پیشرفت در تقابل نیستند، بلکه بر اساس نظم درونی واحدی معنا مییابند. وقتی این اندیشه در بستر منظومهای آن فهم شود، آزادی در کنار توحید، کرامت انسانی، مسئولیت، عدالت، استقلال و مردمسالاری دینی هویت حقیقی مییابد.
در این فهم منظومهای، آزادی تنها یک حق نیست، بلکه «بنیاد» نقشآفرینی انسان در جامعه است. انسان مختار است که مسئول میشود و انسان مسئول است که جامعه را میسازد. از همینجاست که آزادی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، نه به نسبیگرایی لیبرالی میانجامد و نه به کاهش آزادی در سایه اقتدار سیاسی؛ بلکه به پیوند عقل و اخلاق، اراده و حقیقت، و آزادی و قانون منتهی میشود.
* جایگاه حضرت آیتالله خامنهای در تبیین آزادی بهمثابه یک مفهوم حکمی و تمدنی
اهمیت پرداختن به اندیشه حضرت آیتالله خامنهای بهعنوان یک دستگاه فکری، نه فقط به دلیل جایگاه ایشان در ساختار سیاسی، بلکه به دلیل اتصال سه حوزه فکری است: اول، فقه سیاسی و اجتهاد اجتماعی؛ دوم، فلسفه سیاسی اسلامی و در آخر، تجربه چند دهه حکمرانی.
این سه حوزه، اندیشه ایشان را به یکی از کمنظیرترین منظومههای زنده در فضای اسلامی معاصر تبدیل کرده است. نگاه ایشان به آزادی، محصول این پیوند است: آزادی از منظر دینی، آزادی در نسبت با حقیقت، آزادی در پیوند با عدالت و آزادی بهمثابه پیششرط مردمسالاری دینی. در این نگاه، آزادی هویت دوگانه ندارد؛ آزادی دینی، آزادی اجتماعی، آزادی سیاسی و آزادی فرهنگی در یک هندسه مشترک تعریف میشوند. آزادی از منظر ایشان، نه مفهومی صوری است و نه مفهومی رها از مسئولیت. آزادی لازمه ایمان است و بدون آن، تکلیف و مسئولیت بیمعنا میشود.
این نگاه، زمینه نظریِ فهم مسئولیت فردی، مشارکت اجتماعی، نقد قدرت، رقابت سیاسی و حق مردم برای شنیده شدن را فراهم میکند و در عین حال، مانع از آن میشود که آزادی به ابزار سلطه رسانهای یا نفوذ سیاسی قدرتهای خارجی تبدیل شود.
افزون بر مبانی نظری، بررسی سیره عملی رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که پاسداری از حقوق ملّت در بالاترین سطح حکمرانی جمهوری اسلامی، بهصورت یک اصل جاری و مستمر رعایت شده است. تأکید ایشان بر «حقالناس» بودن آرای مردم در انتخابات، مطالبه صریح نسبت به حفظ کرامت عمومی در رفتارهای حکومتی، هشدار در برابر تعرض صاحبان قدرت به آزادیهای مشروع، دفاع از حق اعتراض و نقد سازنده، و توصیه مکرر به دستگاههای اداری و امنیتی برای رعایت دقیق حقوق شهروندان، تنها نمونههایی از این سیره است. این رفتار عملی نشان میدهد که حقوق ملّت در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای نه یک مفهوم نظری، بلکه مبنای مشروعیت، عدالت و کارآمدی نظام اسلامی تلقی میشود؛ و همین تجربه زیسته، اهمیت مطالعه نظاممند اندیشه ایشان در حوزه آزادی و حقوق مردم را دوچندان میکند.
* مفهوم آزادی بهعنوان محور هویت حقوق عمومی در جمهوری اسلامی
«حقوق ملّت» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یکی از وجوه ممتاز و قابل افتخار این سند بنیادین است. قانون اساسی پس از انقلاب، برخلاف بسیاری از متون مشابه در منطقه، حقوق ملّت را در فصلی مستقل و تفصیلی و همچنین در اصول متعدد دیگر، بهعنوان بخشی از هویت نظام سیاسی تثبیت کرده است. این گستره از حقوق -از آزادی بیان و انتخاب تا امنیت قضایی، کرامت انسانی و حق مشارکت عمومی- نشان میدهد که بنیانگذاران نظام، آزادی و حقوق ملّت را نه امری فرعی، بلکه محور فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی دیدهاند. این ظرفیت حقوقی، پشتوانه مهمی برای رویکرد رهبر انقلاب در تبیین آزادی و صیانت از حقوق ملّت است و بیانگر آن است که قانون اساسی نیز در سطح ساختاری، همین هندسه ارزشی را پذیرفته و صورتبندی کرده است. با وجود آنکه آزادی دومین رکن شعار سهگانه انقلاب اسلامی بود، اما برخلاف استقلال و جمهوریت، سهم آن در ادبیات نظری کشور کمتر توسعه یافت و باعث شد که گاه حقوق ملّت و آزادی صرفاً در قالب تقابل سیاسی تفسیر شود و گاه در سایه مسائل فرهنگی، اجرایی یا امنیتی بدان نگریسته شود.
این در حالی است که در اندیشه رهبر معظم انقلاب، آزادی یک امتیاز حکومتی نیست، بلکه حقی ذاتی و الهی است؛ حقی که ریشه در کرامت و اختیار انسان دارد. آزادی برای ایشان مقدمه رشد انسانی است؛ زیرا انسان مجبور نه مسئول است و نه میتواند در جامعه نقشآفرین باشد. در این نگاه، آزادی در دو ساحت اصلی تحلیل میشود: آزادی درونی و رهایی انسان از اسارت خواستههای نفسانی، ترس، جهل و سلطه غیرالهی؛ و آزادی اجتماعی و امکان انتخاب، مشارکت، نقد، گفتوگو و تلاش برای اصلاح جامعه در چارچوب قانون و اخلاق.
این تمایز، نقطه تفاوت آزادی اسلامی با آزادی سکولار است. در آزادی غربی، غایت و حدّ آزادی، اراده فردی است؛ اما در آزادی اسلامی، غایت آزادی رشد انسان و تحقق عدالت است و حدّ آن، حقوق دیگران، مصالح عمومی و اصول اخلاقی است.
از اینرو، آزادی بهعنوان یک اصل، در منظومه فکری رهبر انقلاب اسلامی به بنیانی برای رشد تمدنی تبدیل میشود؛ جامعه آزاد، جامعهای زنده، خلاق، منتقد، پویا و مصون در برابر استبداد و فساد است.
همایش بینالمللی «حقوق ملّت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای» بر اساس مجموعهای از اهداف مشخص و نقشآفرین طراحی شد؛ اهدافی که با بررسی مجموعه بیانات، خطابات رسمی و مبانی نظری رهبر معظم انقلاب، صورتبندی اولیه خود را پیدا کرد و در ادامه با مشارکت شورای علمی به چارچوب نهایی تبدیل شد. این همایش، بهجای تمرکز بر گردآوری مقالات پراکنده، بر آن بود که امکان تبیین نظری آزادی و حقوق ملّت را در بستر هندسه فکری حضرت آیتالله خامنهای فراهم کند و از این مسیر، شکاف میان مبانی اندیشهای و حوزه عمل در نظام حکمرانی را کاهش دهد.
در فرآیند طراحی، سه محور عمده بهعنوان ستونهای اصلی همایش تثبیت شد. نخست، ضرورت تبیین مبانی آزادی و حقوق ملّت بر اساس جهانبینی توحیدی و انسانشناسی اسلامی که در بیانات رهبر انقلاب ریشه دارد؛ مبانیای که آزادی را از سطح امری صرفاً سیاسی یا امنیتی خارج کرده و آن را به بخشی از کرامت و اختیار انسان در نظام اسلامی تبدیل میکند.
دوم، تحلیل آزادیهای مشروع در بستر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بررسی نحوه تفسیر، اجرا و تضمین آنها در نظام حقوق عمومی کشور؛ و سوم، مطالعه نسبت آزادی با سایر ارزشهای بنیادین همچون عدالت، امنیت، اخلاق عمومی و معنویت اجتماعی که در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای بهصورت درهمتنیده و غیرقابل تفکیک مطرح شده است.
بر همین اساس، محورهای علمی همایش با رویکردی کاربردی و قابل بهرهبرداری برای جامعه علمی و دستگاههای حکمرانی طراحی شد. این محورها شامل موارد زیر است:
* مفهوم، مبانی و چارچوبهای حقوق ملّت و آزادیهای مشروع در نظام جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با سایر نظامهای حقوقی
* سازکارها و الزامات تأمین و تضمین حقوق ملّت و آزادیهای مشروع
* دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق ملّت و آزادیهای مشروع.
ترکیب این محورها، مجموعهای از عناصر نظری، حقوقی و سیاستی را در کنار یکدیگر قرار میدهد و مسیر توسعه ادبیات علمی در حوزه حقوق ملّت را روشن میسازد. از این منظر، همایش نه صرفاً محل عرضه مقالات، بلکه تلاشی برای تولید چارچوب، دستورکار و ادبیات علمی جدید در این عرصه بود؛ ادبیاتی که بتواند مبانی رهبر معظم انقلاب در باب آزادی و حقوق ملّت را از سطح گفتار به سطح نظریه و سپس به عرصه سیاستگذاری منتقل کند.
برگزاری این همایش تنها یک اقدام مقطعی نبود، بلکه گامی آغازین برای شکلدهی به جریان مستمر مطالعات نظری در حوزه آزادی و حقوق ملّت در جمهوری اسلامی به شمار میآید. ضرورت امروز کشور، توسعه منظومهمند و روشمند این ادبیات است؛ ادبیاتی که برخاسته از مبانی اسلامی، مبتنی بر تجربه حکمرانی و پاسخگو به مسائل واقعی جامعه باشد.
از تمامی اساتید، پژوهشگران، ارائهدهندگان مقالات، داوران علمی، و همکاران اجرایی که با دقت علمی و احساس مسئولیت، ما را در برگزاری این همایش یاری کردند، صمیمانه سپاسگزاری میکنم. امید است نتایج این همایش مقدمهای باشد برای شکلگیری یک جریان پایدار در حوزه اندیشه سیاسی اسلامی و حقوق عمومی، و بتواند مفهوم آزادی و حقوق ملّت را آنگونه که در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی تبیین شده است، به بخشی فعال و اثرگذار از ساختار تصمیمسازی و سیاستگذاری کشور تبدیل کند.