پیام خوزستان

آخرين مطالب

اسرار مگوی هوشنگ مرادی کرمانی! مقالات

اسرار مگوی هوشنگ مرادی کرمانی!
  بزرگنمايي:

پیام خوزستان - ایسنا / هوشنگ مرادی کرمانی در مراسم بزرگداشتش، کتاب «شما که غریبه‌ نیستید» را اسرار مگوی خود خواند. او همچنین نوجوانان امروز را شگفت‌انگیز خواند که در دنیا زندگی می‌کنند نه در شهر و روستای خاص.
مراسم بزرگداشت هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده ادبیات کودک و نوجوانان به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان، روز چهارشنبه، 20 تیر در سالن غدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با حضور عباس جهانگیریان، محمدرضا یوسفی، علی کاشفی خوانساری و اعضای کانون پرورش فکری برگزار شد؛ نویسنده‌ای که نیم سده از عمرش را برای بچه‌ها گذاشته است، مردی از جنس کلمه و ادبیات.
در ابتدای مراسم کلیپی از فعالیت‌های کانون پرورش فکری در کارگاه ادبی که نقد و بررسی کتاب‌های مرادی کرمانی بود، برای حاضران پخش شد.
فیلمنامه «عاشق کتاب» داستانی از «قصه‌های مجید» نوشته مرادی کرمانی توسط تعدادی از نوجوانان اجرا شد.
در ادامه الهه تاجیک، قصه «سنگ اول» از کتاب «تنور» را اجرا کرد. 
در بخش دیگری از مراسم هوشنگ مرادی کرمانی از حاضران، ناشران کتاب‌هایش و همسر و فرزندان خود تشکر کرد و بعد قصه‌ خود را که درباره مهاجرت است و به دو زبان ترجمه شده خواند و قصه را به دخترش که در ایران نیست و مهاجرت کرده، تقدیم کرد.
او در واکنش به قدردانی مرادی کرمانی از خانواده‌اش، گفت: من روحیه کودکی دارم و این کودکی با عوالم پیری درهم می‌آمیزد و چیز عجیبی می‌شود. خانواده‌ام واقعا تحمل می‌کنند.
اسرار مگوی مرادی کرمانی
مرادی کرمانی سپس با بیان اینکه دخترش مشاور بسیاری از نوشته‌هایش بود، گفت: «شما که غریبه نیستید»، نوعی اسرار مگو است، همه چیز را در دایره ریخته‌ام و چیزهایی نوشته‌ام که شاید کمتر کسی آن‌ها را بیان کند و به نوعی خط قرمز هر فرد است. به قول شاملو «هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتنِ خود برنخاست که من به زندگی نشستم!». جرأت نمی‌کردم به کسی نشان دهم. به دخترم گفتم گلرخ کبتار ا بخوان. دو شب دم اتاقش راه رفتم و می‌دیدم می‌خواند. بعد از پایان خواندش از او پرسیدم «شرم‌آور بود؟» گفت: «نه. سختی‌ها و مشکلات و بی‌کسی‌ها را نوشته‌ای که آن‌ها را هم مدیریت کرده‌ای. کار بدی نکرده‌ای که بخواهی شرمنده شوی.» خوشحال شدم و کتاب را برای چاپ دادم.
این نویسنده در پاسخ به اینکه بیان چالش‌ها و مشکلات زندگی جسارت بسیاری می‌خواهد و نوشتن این کتاب چه تأثیری بر روی خود او داشت، گفت: یک نوع روان‌درمانی در روان‌پزشکی داریم که فرد زندگی خود را بنویسد. وقتی کتاب را نوشتم، سبک شدم، قبل از آن بسیاری چیزها من را آزار می‌داد، بخواهم از مشکلات زندگی گذشته بگویم شاید، دیگران دوست نداشته باشند و بگویند دارد ناله می‌کند.
حمام روح
او ادامه داد: در فیلم «صاحب قران»، صحنه‌ای که می‌خواهند رگ امیر کبیر را بزنند، دلاک می‌گوید امیر خیلی تمیز شدی و امیر می‌گوید: «کاش می‌توانستی درونم را تمیز کنی، کاش می‌توانستی روحم را پاک کنی.» هیچ درمانگر و روانشناسی به اندازه‌ اینکه از خودت برای خود و دیگران بگویی، بی‌آنکه بترسی نمی‌تواند کمک آن کند.
مرادی کرمانی با اشاره به خواندن زندگی‌نامه‌های مختلف در طول نوشتن این کتاب گفت: زندگی‌نامه‌های ایرانی با زندگی‌نامه های خارجی تفاوت بسیاری دارد؛ زندگینامه‌های ایرانی بیشتر دفاعیه از خود است، فرد می‌خواهد از خود دفاع کند و بگوید من ادم خوبی بودم، نمره خوبی گرفتم و... . به عبارتی این زندگی‌نامه‌ها یا خودستایی است یا ننه‌ من غریبم. می‌خواستم به هیچ‌عنوان چینین کاری نکنم.
او سپس با اشاره به حمام روستا در دوران کودکی‌اش گفت: آن زمان برای اینکه حمام گرم بماند، پایین‌تر می‌ساختند و پله می‌خورد. مگر چه می‌شد می‌توانستیم حمام برویم. چند روز یک‌بار حمام آماده بود.بچه‌ها در طویله و خاک بودند و چرک می‌شدند. زمانی که بعد از چند وقت حمام می‌رفتم از پله‌ها که بالا می‌آمدم انگار می‌خواستم پرواز کنم، روحم سبک می‌شد. بعد از نوشتن کتاب نیز انگار از پله‌های حمام بالا می‌آمدم. در این کتاب کسی را تحقیر نکردم، فحش ندادم، رفیق‌بازی نکردم، دشمن تراشی نکردم. هرکسی در کتاب زندگی خود را دارد. نه با کسی دشمنی دارم،نه عقده داریم، کسی را به خاطر کارهایش نفرین نکردم. این کتاب حمام روح است.
مرادی کرمانی با اشاره به عنوان کتاب و بیان اینکه 20 عنوان اولیه برای کتاب انتخاب کرده بود و از میان همه بر عنوان «شما که غریبه نیستید» دست گذاشتند، گفت: عنوان کتاب در واقع آنچه را که در کتاب نهان شده، در معرض دید می‌گذارد. زمانی که می‌خواهیم با کسی درد و دل کنیم یا بدترین چیزها را بگوییم، ابتدا می‌گوییم «شما غریبه نیستید». 
این نویسنده در پایخ به اینکه آیا باید برای نوشتن همه شرایط مساعد باشد، گفت: برای نوشتن و خواندن عامل بیرونی مهم نیست و عامل درونی مهم است. در قصه‌های مجید، قصه‌ای هست درباره دختری تنها. آن زمان که برای دریافت دیپلم جایزه اندرسن رفته بودم این قصه را خواندم؛ این دختر استعدادی در شعر و داستان دارد اما تنها است و کسی نبود که با او حرف بزند. روزی زنی به او می‌گوید چهره زردی داری و باید این شعرها و قصه‌ها را بیرون بریزی. او می‌گوید من کسی را ندارم با او حرف بزنم. زن می‌گوید زمانی که نان می‌پزی آدمکی درست کن وبا او حرف بزن. او این کار را می‌کند و روحش سبک می‌شود و نانش به مرور کمتر، چون تعداد آدمک‌ها زیاد می‌شده است.
مرادی کرمانی خاطرنشان کرد: قصه از جسم شما می‌گیرد و به روح شما اضافه می‌کند. من قصه نمی‌نوشتم که نصیحت کنم، انگیزه نوشتن باید در خود آدم باشد. 
نوجوانان شگفت‌انگیز هستند
این نویسنده درباره نظرش درباره نوجوانان امروز نیز گفت: نوجوان امروز شاهکار هستند؛ شگفت‌انگیز هستند. گل‌های ایران دارند می‌شکفند خصوصا دختران و زنان.
شما امروز در جهان زندگی می‌کنید. تنها در روستا یا شهر زندگی نمی‌کنید. با گوشی‌هایی که در دستتان هست، جهان را می‌بینید، کسی نمی‌تواند چیزی را به خورد شما دهد و شما را از چیزی دور کند. نوجوان معجزه‌ای برای کشور هستند و جامعه ایران را متحول کرده و می‌کنند. گاه فکر می‌کنم چگونه می‌شود، پیرمردی مانند من چیزی می‌نویسد تا بچه‌ها با جهان‌بینی جدید آن را بخوانند؟

پیام خوزستان


لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/900121/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

حضور فاطیما بهارمست در برنامه "عمو پورنگ" 21 سال پیش

⁨پاسخ‌های بامزه استاد شهرداد روحانی به سوالات علی ضیا

سوییچ ژنتیک برای باز تولید عضو بدن

امیرحسین زارع: حسرت اشتباه در فینال المپیک را می‌خورم

سفارت چین: به ایران موشک‌ ندادیم

روایت ضرغامی از واکنش رهبر انقلاب به ساخت یک ویدئوی حماسی در دهه‌ 80

روایت بغض‌آلود المیرا شریفی مقدم از خداحافظی با فرزندانش در زمان جنگ 12 روزه

مهسا طهماسبی رقیب رامبد جوان شد؟

حسن‌زاده: من می‌توانم ساپینتو را روی نیمکت کنترل کنم

خیابانی: طرفدار PSG هستم، من را به امریکا ببرید!

جغرافیای فوتبالی لندن با جواد خیابانی

حرکت غیرمنتظره انریکه در آستانه دیدار با رئال مادرید!

داور دیدار پاری‌سن‌ژرمن - رئال مادرید؛ مارسینیاک

درستکار: حسن یزدانی در وزن 97 کیلوگرم به کشتی بازمی‌گردد

دلار جهانی روی خوش ندید

واکنش معاون عراقچی به مواضع اروپا نسبت به تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران

تصاویر کمتر دیده شده از لحظه حمله رژیم صهیونیستی به صداوسیما

هشدار سلیمی‌نمین به تریبون‌داران

من این زندگی و میخواستم؟

استوری جدید و معنادار رضا گلزار در اینستاگرام

پیشگیری از عفونت پا در تابستان با جوراب‌های ضدبو نانویی

کدام ورزشگاه‌ها برای میزبانی در لیگ برتر مشکل دارند؟

لغو سوال‌برانگیز انتخابات فدراسیون بدنسازی

چالش خطرناک پیش روی تیم ملی والیبال

واکنش ساپینتو به حضور در استقلال

رایزنی وزیر خارجه با بن‌سلمان؛ عراقچی از موضع ریاض علیه تهاجم رژیم صهیونیستی تشکر کرد

روایت وزیر دفاع عربستان از دیدارش با وزیر خارجه ایران

ادعای آمریکا: ترامپ خواهان بازگشت ایران به جمع کشورهای عادی جهان است

تغییر زمان برگزاری سومین همایش زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی

خطر در کمین یک میلیون شغل مرتبط با خودرو

اقدام اضطراری برای کنترل شوری آب در جنوب خوزستان

آغاز رهاسازی 36 میلیون مترمکعب آب از سد مارون برای نخیلات شادگان

استاندار تاکید کرد؛ کاهش حتی یک مترمکعب از حق‌آبه خوزستان ممنوع است

🎬نشست کمیته تخصیص اعتبارات عمرانی و جلسه "توسعه محله محور"

مارسکا: چه فصل درخشانی، چه تیمی دارم!‏

روشن دو استقلالی را به بهشت فرستاد!

صعود دو مدعی دیگر یورو 2025 به یک‌چهارم نهایی

ستاره چلسی: پول می‌گیرم که گل بزنم!‏

اولین تمرین گل‌گهر بدون چند ستاره اصلی

مدیرعامل شمس‌آذر: پنجاه درصد تیم جدا شده‌اند

طوفان رئال مادرید را زمین‌گیر کرد!

چلسی 2-0 فلومیننزه؛ آبی‌های لندن در فینال جام جهانی

انتخابی جام ملت‌ها؛ ورود دختران فوتبال ایران به اردن

مدافع تراکتور راهی چادرملو شد

خلاصه بازی فلومیننزه 0 - چلسی 2

بعد از موسیالا نوبت به مصدومیت کایسدو رسید

رد جنجالی پنالتی برزیلی‌ها؛ چلسی عاشق لتسیه شد

گل دوم چلسی، بریس ژائو پدرو برابر تیم سابقش

سانحه رانندگی شدید برای مربی سرشناس

ضربه خطرناک مالو گوستو به دروازه فلومیننزه