سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴

سیاسی

معصومه ابتکار: وزارت اطلاعات فعالان محیط زیست را دستگیر نکرده بود

معصومه ابتکار: وزارت اطلاعات فعالان محیط زیست را دستگیر نکرده بود
پیام خوزستان - آوش/ معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده در دولت دوازدهم گفت: بازداشت فعالان محیط‌زیست که همه آنها کارمند سازمان نبودند در دوره آقای کلانتری رخ داد؛ آن زمان ...
  بزرگنمايي:

پیام خوزستان - آوش/ معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده در دولت دوازدهم گفت: بازداشت فعالان محیط‌زیست که همه آنها کارمند سازمان نبودند در دوره آقای کلانتری رخ داد؛ آن زمان مسئولیت من در معاونت زنان بود. البته در دولت پیگیر این موضوع بودم ولی مسئولیت مستقیم در اختیار آقای کلانتری بود و در آن زمان آقای علوی، وزیر وقت اطلاعات، بارها اعلام کرد که از نظر ما مشکلی برای این افراد وجود ندارد و اساساً مخالف این روند بود و این بازداشت‌ها را غیرعادلانه می‌دانست.
معصومه ابتکار از جمله زنان سیاستمدار است که بی‌پرده به پرسش‌ها و ابهامات پاسخ می‌دهد. بی‌تعارف صحبت می‌کند مخصوصاً آنجا که می‌گوید که «انتظارات از زنان نماینده بسیار بالاتر بوده اما متأسفانه این انتظارات به هیچ عنوان برآورده نشده است.»
ارزیابی عملکرد زنان در مجلس تنها محور گفت‌وگوی معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده در دولت دوازدهم نبود، او همچنین درباره محیط زیست، قانون عفاف‌و‌حجاب و تعیین سقف 14 سکه برای محکومیت‌های مالی و مشکلات گفت‌وگو کرد.
بازار
در ادامه گفت‌وگوی معصومه ابتکار، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده در دولت دوازدهم، با آوش را می‌خوانید:
*شما در دوره‌ای معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست بودید، بنابراین سوالات را از همین‌جا شروع می‌کنیم. چه اتفاقی افتاد که دریاچه ارومیه خشک شد؟ برخی می‌گویند این مسئله به‌دلیل دخالت‌های افراد ذی‌نفع اتفاق افتاده است؟
خیلی سپاسگزارم، سؤال خوبی را مطرح می‌کنید زیرا داستان غم‌انگیز دریاچه ارومیه در تالاب‌های کشور تکرار شده است؛ متأسفانه این موضوع در کشور ما تبدیل به یک معضل شده که اگر استمرار پیدا کند، بحران‌های زیادی را به دنبال داشته و خواهد داشت. پیشینه‌ ذهنی من در این مورد برمی‌گردد به زمانی که مرحوم پدرم دکتر تقی ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست، بودند؛ از آن زمان دغدغه حفاظت از دریاچه ارومیه را داشتند. در آن زمان تلاشی برای احداث یک جاده میان‌گذر در دریاچه صورت گرفته بود که پدر بسیار نگران بودند. این قضیه به سال‌های ۵۸ و ۵۹ یعنی اوایل جنگ برمی‌گردد. می‌خواستند با سنگ و خاک‌ریزی جاده بزنند تا مسیر انتقال مهمات را کوتاه کنند. ایشان چندین مکاتبه انجام داده و هشدار داده بودند که این نحوه کشیدن جاده می‌تواند به خشک شدن دریاچه منتهی شود. یک فرضیه‌ای آن زمان بود که نمی‌‌شود گفت قطعاً اثبات شده ولی اینکه چشمه‌های آبی در زیردریاچه بوده و این حجم سنگ و خاک می‌توانسته آنها را مسدود کند.
پدرم سر میز شام درباره درباره دریاچه ارومیه صحبت می‌کرد
از آن زمان یک سابقه ذهنی داشتم؛ پدر از این مسئله ناراحت بودند و شب‌ها سر میز شام درباره این موضوع بسیار صحبت می‌شد. بعد از اینکه به سازمان محیط زیست رفتم، مطالعات زیادی درباره دریاچه ارومیه، پارک ملی و مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط‌زیست انجام شد و مورد توجه قرار گرفت. مطالعات زیادی برای آنجا داشتیم. کارشناسان و مدیران بسیار هشدار می‌دادند که این دریاچه به‌دلیل گسترش زمین‌های کشاورزی و باغات اطراف، سدسازی‌های بالادست و برداشت‌های بی‌رویه از حق‌آبه دریاچه در آینده دچار معضل می‌شود. 
متأسفانه گسترش سطح کشاورزی، تغییر الگو، احداث بی‌رویه سدها که بخشی از آن مربوط به قبل از سال ۷۶ بود که من آمدم، در شرایط امروز تأثیر داشت. ما از سال ۷۶ ارزیابی زیست‌محیطی و کنترل سدسازی در کشور را بسیار جدی گرفتیم. نمونه‌اش دریاچه ارومیه بود ولی در جاهای دیگر مسئله سدسازی بی‌رویه مشکلات زیادی ایجاد کرده بود. ایران یکی از قهرمانان سدسازی در دنیا شده بود. از نظر مهندسی و فناوری موضوع ارزشمند است اما اگر ملاحظات زیست‌محیطی رعایت نشود و حق‌آبه رودخانه و سپس تالاب یا دریاچه انتهایی مسیر رعایت نشود، خشکی اقلیم را به‌دنبال دارد و این نوعی ناپایداری است.
متأسفانه توسعه بی‌رویه کشاورزی و باغداری در مناطق، بدون توجه به حق‌آبه دریاچه و ایجاد پمپ‌های زیادی که روی رودخانه‌ها نصب شده، باعث شد تا آب رودخانه کشیده شود. همچنین ایجاد استخرهای بزرگ نگهداری آب در شکل‌گیری شرایط امروز بسیار موثر است.
*سازمان محیط زیست نسبت به این اقدامات هشدار نداده بود؟
محیط‌زیست هشدار داده بود. هشدارهای متعددی از همان سال‌ها یعنی تقریباً از ۷۸ و ۷۹ آغاز شده و مکاتبات من با وزیر نیرو وجود دارد که خواستم بحث سدسازی متوقف شود. منتها بخشی از کار انجام شده و اتفاق افتاده بود. از آن زمان به بعد ارزیابی زیست‌محیطی الزامی شد.
در پایان آن دوره یعنی سال ۸۳ و ۸۴ که دولت آقای خاتمی رو به پایان بود، کمیته‌ای مشترک برای حفاظت از دریاچه ارومیه بین وزارت نیرو، وزارت کشاورزی و سازمان حفاظت محیط‌زیست در دو استان آذربایجان شرقی و غربی تشکیل دادیم. نشست‌هایی برگزار کردیم و حتی از مشاور بین‌المللی هم دعوت کردیم. این مشاور بسیار تأکید داشت که اگر این روند ادامه پیدا کند، مشخص است که در آینده دریاچه خشک می‌شود.
اما افزون بر این مسئله، بحث تغییر اقلیم است. کشور ما در ناحیه‌ای قرار دارد که بیشترین تأثیراتش از تغییر اقلیم است. البته بسیاری از نقاط دنیا این تأثیر را دریافت کرده‌اند اما در کشور ما تا حدی شدیدتر بوده است.
*اثرات تغییر اقلیم قابل پیشگیری نبود؟
کنوانسیون تغییر اقلیم برای همین موضوع ایجاد شده است؛ تغییر اقلیم یک مسئله جهانی است که ابتدا تحت تأثیر تولید گازهای گلخانه‌ای توسط کشورهای صنعتی و سپس کشورهای در حال توسعه قرار دارد و به‌تدریج با سوخت‌های فسیلی، میزان کربن را افزایش داده و باعث ایجاد یک لایه بر اتمسفر زمین شدند که زمین را گرم کرده است. این روند همچنان ادامه دارد و کشور ما از این روند متأثر است. براساس آماری که سازمان هواشناسی منتشر کرد، طی ۴۰ یا ۵۰ سال گذشته یک روند تدریجی افزایش دما را در ایران داشته‌ایم.
یک و نیم تا دو درجه دمای کشور افزایش یافته؛ کمااینکه تابستان‌ها گرم‌تر و زمستان‌ها هم گرم شده‌اند. از طرف دیگر کاهش بارندگی و برف را داریم که امسال اوج آن بود و شرایط بسیار سختی را کشور ما تجربه می‌کند. بنابراین دو مسئله مدیریت و تغییر اقلیم وجود دارد. باید این واقعیت را بپذیریم که تحت تأثیر تغییر اقلیم نیاز به بازنگری بسیار جدی و بسیار سریع در سیاست‌های کشاورزی، سیاست‌های مدیریت آب، سیاست برداشت از آب‌های سطحی و آب‌های زیرزمینی داریم. بحث بازنگری سریع، جدی و بدون اغماض در سیاست‌ها بارها مطرح و درباره آن صحبت و در سیاست‌ها هم وارد شده اما در اجرا همیشه با بحث تعارض منافع مواجه هستیم.
در دوران احمدی‌نژاد برنامه حفظ محیط‌زیست متوقف شد
*شما این توافقات را با وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی انجام دادید، چرا اجرایی نشد؟
در دولت آقای احمدی‌نژاد اجرای برنامه چهارم توسعه کاملاً متوقف شد؛ رسماً گفتند ما این برنامه را اجرا نمی‌کنیم. یکی از قوی‌ترین فصول و رویکردهای محیط‌زیست در برنامه‌های توسعه کشور، همان برنامه چهارم بود که بر اساس واقعیت‌های اقلیمی و ظرفیت زیستی ایران روی آن کار کرده بودیم. متأسفانه برنامه اجرا نشد و بسیاری از سیاست‌ها برخلاف آن پیش رفت؛ برداشت از آب‌های زیرزمینی و آب‌های سطحی، توسعه سطحی کشاورزی و بی‌برنامگی کامل در این عرصه‌ها ادامه پیدا کرد. به نحوی که ما دوباره خشکسالی و بحران خشکی دریاچه ارومیه و تالاب‌ها را در کشور داشتیم و شرایط بسیار سختی ایجاد شد.
به همین دلیل احیای دریاچه ارومیه یکی از شعارهای اصلی انتخاباتی اکثر نامزدهای ریاست‌جمهوری در سال ۹۲ از جمله خود آقای روحانی بود. متأسفانه با رویکرد سیاسی به موضوعاتی مثل محیط ‌زیست بسیاری از سیاست‌ها بی‌دلیل رها یا تعطیل شده بود. یعنی اقدامات توجیه علمی نداشت و فقط جنبه سیاسی داشت.
*گفته می‌شود گاهاً نگاه امنیتی نسبت به موضوع محیط زیست وجود دارد؟
متأسفانه در بحث بین‌المللی همیشه تلاشی بوده که انکار کند و بگوید تغییر اقلیم اتفاق نمی‌افتد؛ این یک دروغی است که کشورهای صنعتی ساخته‌اند. در همان توافق تغییر اقلیم ابتدا کشورهای صنعتی مقصرند و یک مسئولیت تاریخی دارند. این را نمی‌توان انکار کرد. متأسفانه آن نگاه امنیتی به گونه‌ای پیش رفت که تا مدت‌ها حتی دستگاه‌های اجرایی جرأت نداشتند بگویند که تغییر اقلیم درحال وقوع است. حتی در برخی مقاطع دفتر تغییر اقلیم در سازمان حفاظت محیط‌زیست که از زمان مرحوم پدرم بود، محدود می‌شد. درحالی‌که فعالیت این دفتر از سال ۱۳۷۱ (۱۹۹۲) و کنوانسیون مربوطه به انجام مطالعات اقدام کرده بودند و بسیاری از مسائلی که بعدها اتفاق افتاد، در گزارش‌های دفتر تغییر اقلیم پیش‌بینی شده بود و این اتفاقات رخ داد. 
برخی به قضیه تغییر اقلیم نگاه امنیتی داشتند
یک جریان سیاسی با نگاه امنیتی می‌گفتند بارندگی خوب است و این سخنان منشأ سیاسی دارد و همکاری بین‌المللی را با نگاه امنیتی محدود می‌کردند. نهایتاً به دوره آقای روحانی و دولت یازدهم که رسید، اولویت رئیس‌جمهور بحث محیط‌زیست و احیای دریاچه ارومیه بود. همکاری‌های بین‌المللی را ذیل همین مباحث تدوین کردیم. توافق پاریس یک توافق جهانی برای جلوگیری از تغییر اقلیم و ادامه همان کنوانسیون بود.
ایران با رشد ۸ درصد برنامه‌ای را ارائه داده بود که عمدهٔ آن بهینه‌سازی مصرف انرژی بود؛ موضوعی که امروز ضرورت آن را می‌بینیم. آن زمان در برنامه دولت، اقتصاد کم‌کربن و بهینه‌سازی مصرف انرژی مطرح شد و مهم اینکه این برنامه‌ هم‌راستا با سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف بود که در سال ۱۳۸۶ مقام معظم رهبری ابلاغ کرده بودند. براساس این سیاست‌ها شدت مصرف انرژی باید کاهش پیدا می‌کرد. یعنی گازهای گلخانه‌ای باید کاهش پیدا می‌کرد.
می‌گفتند توافق پاریس برجام خانم ابتکار است
اما وقتی این برنامه ارائه شد، یک جوّ سیاسی تند در کشور شکل گرفت که چرا چنین بحثی مطرح شده، این برجام محیط زیستی یا برجام خانم ابتکار است! می‌گفتند چرا این مسئله را مطرح می‌کنید؟ می‌گفتند این موضوع باعث توقف نیروگاه‌ها می‌شود درحالی‌که اصلاً بحث توقف نیروگاه و تولید برق نبود. مشکلات برق که در سال‌های بعد به دلایل متعددی از جمله تحریم‌ها، عقب‌ماندگی‌های کشور، رشد ماینرها، کاهش ذخایر سدها و تولید برق آبی، پیش آمد را به تغییر اقلیم و توافق پاریس وصل کردند. متأسفانه آن توافق در مرحله شورای نگهبان متوقف شد اما جوسازی‌ها ادامه پیدا کرد و آدرس غلط دادند. یعنی در شرایطی که کشور مشکلات جدی اقتصادی، امنیتی و مسائل دیگر داشت یک آدرس غلطی به بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی داده شد و انسان از این بابت خیلی دلش می‌سوزد.
وزارت اطلاعات فعالان محیط زیست را دستگیر نکرده بود/ علوی مخالف بازداشت کاووس سیدامامی بود
*شما به بسته‌شدن دفتر اقلیم در سازمان محیط‌زیست به‌دلیل نگاه‌های امنیتی اشاره کردید اما در دوره‌ای با فعالان محیط‌زیست نیز برخورد شد، شما که آن زمان مسئولیت داشتید چه اقداماتی انجام دادید؟
بازداشت فعالان محیط‌زیست که همه آنها کارمند سازمان نبودند در دوره آقای کلانتری رخ داد؛ آن زمان مسئولیت من در معاونت زنان بود. البته در دولت پیگیر این موضوع بودم ولی مسئولیت مستقیم در اختیار آقای کلانتری بود و در آن زمان آقای علوی، وزیر وقت اطلاعات، بارها اعلام کرد که از نظر ما مشکلی برای این افراد وجود ندارد و اساساً مخالف این روند بود و این بازداشت‌ها را غیرعادلانه می‌دانست.
اعضای سازمان حفاظت محیط‌زیست که بازداشت شدند، در دوره احمدی‌نژاد شروع به کار کردند
*یعنی از طرف وزارت اطلاعات نبود؟
به هیچ عنوان آقای علوی موافق نبود و با کمال تأسف آن واقعه بسیار ناگوار برای آقای سیدامامی اتفاق افتاد و فضا را بسیار امنیتی کرد. البته در فضای سایبری دائماً اتهامات را به من وارد می‌کردند درحالی‌که این‌ها اعضای یک تشکل محیط زیستی بودند و آغاز به کار آنها با سازمان حفاظت محیط‌زیست مربوط به دوره آقای احمدی‌نژاد بود. مثل ده‌ها تشکل دیگر که با آنها کار می‌کردیم و کارشان واقعاً مفید و ارزشمند بود. طبیعتاً ممکن بود به آن‌ها جایزه بدهیم یا تقدیر کنیم. اما افراد خاصی همان عکس‌ها را آوردند و منتشر کردند. وزیر اطلاعات وقت گفت از نظر ما مشکلی وجود ندارد. ایشان اساساً مخالف این رفتار و اقدامات بود و همواره هم پیگیری می‌کرد. دولت پیگیر بود که این مسئله حل شود. آقای کلانتری نیز در حد توان خود پیگیری می‌کرد. واقعاً تأسف‌بار بود. یک موجی از فعالیت‌های خوب آقای مدنی را برای حفظ محیط‌زیست در دوره آقای خاتمی داشتیم. در آن هشت سالی که مسئولیت داشتم، تشکل‌های محیط‌زیست از حدود ۱۰–۱۵ تشکل در کل ایران تا سال ۱۳۸۴ به حدود ۸۰۰ تشکل فعال محیط‌زیستی رسید و همواره تشویق می‌کردیم. دولت آقای خاتمی مشوق جامعه مدنی، فعالیت‌های غیردولتی، اجتماعی و مدنی در حوزه‌های مختلف از جمله محیط‌زیست بود اما یک افول بسیار شدید در دوران بعد اتفاق افتاد. در حالی‌که نوسانات سیاسی نباید یک تحول اجتماعی خوب را تحت تأثیر قرار دهد. چه چیزی بهتر از اینکه مردم و جوانان وارد حوزه محیط‌زیست و طبیعت شوند و فعالیت کنند؟ این جریان مدنی بسیار صدمه خورد و بعد از این ماجرا نیز دوباره آسیب دید. این بازداشت‌ها ضربه بسیار سنگینی زد.
وقتی می‌گوییم چرا مردم ناامید می‌شوند، چرا دلسرد می‌شوند، نکته‌اش این است که همین جوانان سرمایه اجتماعی هستند. اگر اشتباهی رخ داده بود، نباید دنبال مچ‌گیری می‌رفتیم. اگر می‌خواهیم چند مقام سیاسی را مورد هدف قرار دهیم نباید این افراد را وجه المصالحه قرار بدهیم.
اتفاق خوبی در دوره آقای پزشکیان افتاد و با فضای خوبی که در سازمان حفاظت محیط‌زیست تحت هدایت خانم دکتر انصاری دارد، تشکل‌ها بسیار خوب فعال شده‌اند. بسیار زیباست که صفحات در فضای مجازی پر از فعالیت تشکل‌هایی است که دلسوزانه فعالیت می‌کنند. کلیپ‌های زیبایی که در اینباره منتشر می‌شود، نشان از کارهای بزرگ و اقدامات ارزشمند است. این‌ها سرمایه ملی کشور هستند و باید قدرشان را بدانیم نه اینکه با آن‌ها برخورد شود.
*چه تضمینی هست که دوباره آن برخوردها تکرار نشود؟
تضمین آن عقلانیت است. ما باید با تفسیر درست و با عبرت گرفتن از عملکرد خودمان از تکرار خطا جلوگیری کنیم. ببینیم در «جنگ ۱۲ روزه» از کجا ضربه خوردیم؟ ریشه مسئله را پیدا کنیم و ببینیم چقدر مهم است تا انسجام ملی تقویت شود. تقویت انسجام ملی ابزارهای مختلف و روش‌های گوناگون دارد. یکی از مهم‌ترین روش‌ها تقویت جامعه مدنی و تشکل‌ها است.
*به نظر شما بعد از جنگ ۱۲ روزه اقدامی در راستای تقویت انسجام ملی صورت گرفت؟
دولت سعی کرده و تلاش‌هایی صورت گرفته است در برخی موارد موفق بوده، در برخی موارد نتوانسته و در حوزه‌هایی پیشرفت داشته است.
*یکی از این موارد موضوع فیلترینگ است که بسیار مطرح می‌شود. ارزیابی شما از اقدامات دولت در این زمینه چیست؟
طی این سال‌ها به دلایل مختلف، رانت‌ها و امتیازهای نادرستی برای عده‌ای خاص ایجاد شده است. اکنون حاضر نیستند از آن امتیازها عبور کنند و آنها را کنار بگذارند در حالی‌که واقعاً منفعت ملی در همین است.
ایرانی‌های با نفوذ در خارج از کشور، شرکت‌های فیلترشکن دارند
*آیا منظور شما رانت‌های ناشی از فروش فیلترشکن است؟
یکی از موارد همین است و منافع بسیار زیادی در حد چندین هزار میلیارد تومان برای فیلترشکن‌فروش‌ها و وی‌پی‌ان‌فروش‌ها در داخل و خارج ایجاد شده است. ایرانیانی که آن‌طرف آب رفته‌اند، شرکت زده‌اند و دنبال این کار هستند؛ ایرانیانی که نفوذ دارند. به نظر من آقای پزشکیان باید با قدرت در این عرصه وارد شود؛ بزرگ‌ترین سرمایه ایشان اعتماد عمومی مردم و همان رأی ۵۰درصدی است که با تلاش فراوان به دست آمد.
پزشکیان همانطور که برابر قانون عفاف و حجاب ایستاد، برای رفع فیلترینگ هم تلاش کند
*همان‌طور که آقای پزشکیان در مقابل اجرای قانون عفاف و حجاب ایستاد؟
همان‌طور که آقای پزشکیان در مقابل قانون عفاف‌و‌حجاب ایستاد و گفت من در مقابل مردم نمی‌ایستم در عرصه‌های دیگر نیز باید به همین صورت باشد. اخیراً رهبری نیز تأکید کردند، مهم‌ترین مسئله انسجام ملی است. اینکه رهبری در همان روزها بیان کردند «ای ایران» را بخوانید، یک کد و یک پیام بسیار مهم بود تا توجه ما به موضوع انسجام ملی جلب شود. همه باید به این موضوع بازگردند. قوه مقننه در جایگاه قانون‌گذاری باید متوجه این کد باشد، قوه قضاییه نیز همین‌طور.
*به نظر شما ایستادگی آقای پزشکیان برای اجرا نشدن قانون عفاف‌و‌حجاب تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد؟
آقای دکتر قالیباف توضیح داد این مصوبه مربوط به شورای عالی امنیت ملی بوده و فعلاً اجرای آن متوقف شده است و دلایلش را خود شورای عالی امنیت ملی می‌داند. افراد می‌توانند مطالبه‌گری و نظر خود را بیان کنند؛ از آن طرف هم عده‌ای مخالف هستند. آنچه کاملاً روشن و واضح است و ما در جامعه مشاهده می‌کنیم، این است که نسل جوان را با روش‌هایی که پیش از این اجرا می‌شد و موفق نبود و تبعات امنیتی سنگینی، نمی‌توان مجاب کرد. باید با نسل جوان وارد تعامل و گفت‌وگو شد، احترام متقابل و عزت نفس آنان را به رسمیت شناخت.
*به نظر شما قوه‌مقننه پیام این نکته که رهبری فرمودند «ای ایران» بخوانید، را دریافت کرده است؟ در حال حاضر بسیاری نسبت به عملکرد این قوه به ویژه در حوزه زنان و مهریه گله‌مند هستند؟
متأسفانه بدون توجه و بدون بررسی ابعاد موضوع و تبعات برای زنان کشور تصمیم‌گیری می‌شود. اکنون چالش‌هایی در خانواده داریم. این نکته هم هست که تعداد زیاد زندانیان مهریه چالش‌ساز بوده و البته قصد دفاع از آن را ندارم زیرا این راه‌حل آن نبود. قطعاً هیچ کارشناس یا صاحب‌نظر حقوقی این مسیر را تأیید نمی‌کند و این تصمیم فقط خانواده را با چالش‌های بیشتری مواجه می‌سازد.
مجلس با قانون جدید مهریه پشتوانه زنان در ازدواج را از بین بُرد
در معاونت زنان دولت دوازدهم یکی از مباحث ما این بود که قوانین مربوط به خانواده باید تسهیل شود تا دختران و پسران جوان احساس کنند اگر وارد پیوند خانوادگی شدند، محدودیت‌ها برای آنان تشدید، مشکلاتشان بیشتر و حقوقشان پایمال نمی‌شود. در مصوبه فعلی مجلس درباره مهریه اگر مشکل ۲۰ هزار زندانی مهریه حل می‌شود اما از طرف دیگر توجه دختران و پسران به ازدواج تحت تأثیر قرار می‌گیرد. دختر با خود فکر می‌کند اگر وارد این پیوند شوم، مهریه برای من یک ضمانت و یک پشتوانه بوده و حالا دیگر نیست. این مسئله تبعاتی دارد. چرا بدون بررسی کافی چنین تصمیمی اتخاذ شده است؟
برای مجلس محترم قاعدتا ازدواج مهم است، فرزندآوری مهم است و پایداری خانواده برای همه ما اهمیت دارد. به این منظور مهم‌ترین اقدامات این است که طرفین در خانواده احساس امنیت کنند.
رئیسی و روحانی لایحه صیانت از زنان در برابر خشونت را امضاء کردند/ مخالفان می‌گفتند با این لایحه زنان جسورتر می‌شوند
*برخی می‌گویند نگاه مجلس به زنان جای تأمل دارد. به نکاتی درخصوص مصوبه جدید مجلس درباره مهریه اشاره کردید اما درباره لایحه صیانت از زنان در برابر خشونت نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. ارزیابی شما از عملکرد مجلس چیست؟
 زمانی که عده‌ای شناخت کافی و نگاه علمی به موضوعات ندارند و حتی با نگاه شرعی وارد موضوع نمی‌شوند، نتیجه این می‌شود. لایحه سال ۱۳۹۹ با تأییدیه قوه قضائیه و امضا مرحوم رئیسی و دکتر روحانی به مجلس تقدیم شد. یعنی دو مجتهد آن را امضا کرده بودند؛ افزون بر اینکه پشتیبانی تیمی از مدیران و کارشناسان در قوه‌قضائیه و قوه مجریه را داشت. مجلس آن را به‌دلیل درگیری‌های سیاسی پنج ماه اعلام وصول نکرد. پس از ورود به بحث نیز متأسفانه برخورد بسیار غیرکارشناسانه با آن صورت گرفت و هم تصور این بود که اگر از زنان حمایت شود، جسورتر می شوند! مگر قرار است زنان از ترس وارد خانواده شوند یا در خانواده بمانند؟
مخصوصاً در این دوران که آگاهی آنها افزایش پیدا کرده، چنین تصوری ممکن نیست. شاید روزگاری زنان نمی‌دانستند و اطلاع نداشتند، شرایط را می‌پذیرفتند اما امروز و در جامعه فعلی اگر می‌خواهیم ازدواج افزایش پیدا کند و سقوط تعداد ازدواج‌ها را متوقف کنیم، علاوه بر مشکلات اقتصادی که قطعاً نقش بسیار مهمی دارد، مباحث حقوقی بسیار مهم است. زن باید در خانواده احساس امنیت کند.
رویکرد قرآن کریم نیز همین است؛ قرآن تأکید می‌کند که باید از آزار و اذیت زنان جلوگیری شود. رویکرد رهبری نیز بسیار جالب است؛ ایشان چندین سخنرانی درباره خشونت علیه زنان در خانواده دارند. چرا این صحبت‌ها در مجلس مطرح نمی‌شود؟ چرا زمانی‌که درمورد خشونت علیه زنان صحبت می‌کنیم، برخی تنها نگاه غربی را مطرح می‌کنند و ما را متهم به غرب‌گرایی می‌کنند؟ چرا کسی نمی‌گوید این رویکرد، پیروی از دیدگاه رهبری است؟
موضوع خشونت علیه زنان چه ربطی به تحریم دارد؟
*برخی نماینده‌ها می‌گویند اگر واژه خشونت در لایحه صیانت از زنان در برابر خشونت وجود داشته باشد زمینه را برای تحریم کشور فراهم می‌کنیم، چنین ادعاهایی درست است؟
آنجایی که می‌شد دوباره به برجام بازگردیم متأسفانه فرصت از دست رفت. ما اکنون دوباره گرفتار تحریم شده‌ایم و البته از انصاف دور نباشد، ریشه اصلی تحریم‌ها سیاست‌های سلطه‌گرانه و مداخله‌جویانه آمریکا بوده و در این شکی نیست اما کوتاهی‌های زیادی شده و فرصت‌ها را تلف کرده‌اند. این موضوع چه ارتباطی با بحث خشونت دارد؟ هیچ. در همه جای دنیا موضوع خشونت وجود دارد نه فقط در ایران. در همه کشورها قوانین سختگیرانه‌ای وجود دارد گرچه ممکن است به خوبی رعایت نشود. فرانسه از بالاترین نرخ‌های خشونت خانوادگی برخوردار است اما ما که یک کشور اسلامی هستیم و می‌خواهیم الگویی خوب به دنیا ارائه دهیم چرا نتوانیم راه‌حل‌های مناسبی پیدا کنیم که با فقه و مطالبات نسل جوان و دختران امروز سازگار باشد.
اگر نمی‌توانیم باید صریح بگوییم که نمی‌توانیم راه‌حل پیدا کنیم؛ یعنی راه‌حل‌های ما فقط متعلق به صد، دویست یا پانصد سال پیش است و برای امروز راه‌حلی نداریم. این تکلیف همه را روشن می‌کند؛ معنایش این است به دینی اعتقاد داریم که برای امروز کارآمد نیست!
اما ما چنین اعتقادی نداریم. شاهد این ادعا نیز امضای شهید رئیسی و آقای روحانی و تعداد زیادی از معاونان و مدیران قوه‌قضائیه و قوه مجریه است که بسیاری از آنها مجتهد بوده‌اند.
ما باید راه‌حل پیدا کنیم. اینکه مسیر را ببندیم و راه را برابر نسل جوان مسدود کنیم و نسبت به مطالبات واقعی آنان بی‌توجه باشیم، راه‌حل نیست. موضوع خشونت خانگی یک مسئله جدی است. رهبری گفته‌اند مسئله جدی است، جامعه می‌گوید مسئله جدی است. کارشناسان، صاحب‌نظران و دانشگاهیان همه می‌گویند مسئله جدی است. بیش از همه دختران و زنان هستند که می‌خواهند در خانواده تعادل و عدالت برقرار شود. 
در این بحث باز هم به سخن اخیر رهبری اشاره می‌کنم چون همیشه ما را متهم می‌کنند که از غرب الگو می‌گیریم. مبانی دین ما مبتنی بر عدالت است؛ غیر از عدالت در مفاهیم دینی‌ به چه چیزی می‌توانیم تکیه کنیم؟ اگر بحث عدالت نباشد چگونه خانواده برقرار می‌شود؟ روابط زن و مرد چگونه است؟ در سیاست و اقتصاد و در هر حوزه‌ای که نگاه کنید، اهمیت بحث عدالت آشکار است.
چرا ما چنین سد و انسدادی ایجاد می‌کنیم که افراد تصور کنند راه دیگری وجود ندارد و ناامید شوند؟ این نکته اصلی است. به نظر من تلاش‌هایی که آقای پزشکیان انجام می‌دهد و تلاش‌هایی که بخش‌هایی از دولت ایشان و نه همه داشتند، بسیار مؤثر بوده است. مهم‌ترین بخش آن نیز همان ایستادگی است که ایشان در برابر برخی مسائل داشته‌اند. ایستادگی‌ که در موضوع دانشگاه‌ها داشتند و وزرای ایشان در حوزه دانشگاه‌ها بسیار خوب عمل کردند. در بسیاری زمینه‌ها مشاهده می‌کنیم که فضا بهتر شده است اما هنوز کارهای فراوانی باقی مانده و مشکلات بسیار زیاد است.
*چرا طرح و تصویب این لایحه طولانی شد؟
مطالعات اولیه آن از قبل آغاز شده بود؛ مرحوم خانم زهرا شجاعی مطالعه ملی درباره وضعیت خشونت در ایران انجام داده بودند که اولین کار جدی در این زمینه و کاری بسیار ارزشمندی بود. متأسفانه با تغییر دولت همان اتفاقی که در حوزه محیط‌زیست افتاد در حوزه زنان نیز رخ داد؛ همه کار متوقف و دسترسی مسئولین نیز تقریباً مسدود شد؛ در حالی‌که گزارش بسیار مهمی بود.
وقتی در معاونت زنان بودم برخی بخش‌ها می‌گفتند اجازه ندهید لایحه صیانت از زنان در برابر خشونت پیش برود
بعدها در دولت دهم به‌گمانم با تلاش‌های خانم مجتهدزاده این بحث دوباره آغاز شد. پیش‌نویس اولیه لایحه در تعامل با مجلس وقت تهیه شد؛ سپس مدتی متوقف بود تا اینکه در دولت یازدهم خانم مولاوردی کار بر روی لایحه را شروع کرد و نهایتاً به دوره ما رسید. در دولت دوازدهم با قوه‌قضائیه نشست‌های تخصصی گذاشتیم و لایحه را پیش بردیم. موانع بسیار زیادی وجود داشت؛ در برخی بخش‌ها گفته بودند اجازه ندهید این لایحه پیش برود. همان نگاه امنیتی که اشاره کردید اینجا نیز متأسفانه حضور داشت و مانع روند کار شد و آن را بسیار به تأخیر انداخت. در حالی‌که اگر کارشناس امنیتی نگاه تخصصی داشته باشد باید حس امنیت، آرامش و اعتماد ایجاد کند. اعتماد چگونه به‌وجود می‌آید؟ چگونه می‌توانیم جامعه را با نظام پیوند دهیم؟ با قوانین خوب؛ با قوانینی که حمایت‌گر و اعتمادآفرین باشند، این مسئله بسیار مهم است. اگر نگاه تخصصی داشته باشیم، دقیقاً می‌گوید چقدر این قوانین خوب هستند و آرامش ایجاد و قتل را کم می‌کنند. در دعواها، طرفین اجازه ندارند خشونت به خرج دهند و قُلدری کنند. طرفین باید مشکلاتشان را با گفت‌وگو یا با میانجی‌گری و کمک خانواده حل کنند و اگر نشد، به دادگاه مراجعه کنند. حق ندارند در برابر یکدیگر خشونت نشان دهند، سلاح بکشند و به قتل برسانند.
این قوانین که خیلی خوب هستند، باعث رشد جامعه و حتی باعث افزایش ازدواج می‌شوند. وقتی یک جوان احساس کند قانون حامی اوست، راحت‌تر اعتماد می‌کند که وارد یک پیوند دائمی با فرد دیگری شود. چرا ما این نکات را درک نمی‌کنیم؟ گاهی یک ورود و رویکرد نادرست، کار را بسیار عقب انداخته است. در دوره‌ای رئیس وقت قوه قضاییه نپذیرفت تا اینکه مرحوم آقای رئیسی آمد و ایشان با درایت به موضوع نگاه کرد.
آملی لاریجانی لایحه صیانت از زنان برابر خشونت را امضاء نکرد
*یعنی آقای آملی لاریجانی لایحه صیانت از زنان برابر خشونت را امضاء نکرد؟
آقای لاریجانی نپذیرفت و این کار را انجام نداد و امضا نکرد. اما آقای رئیسی یک بازنگری مختصر انجام و پس از سه ماه لایحه را امضا کرد و ارائه داد. امضای ایشان پشت آن لایحه است. در سال ۱۳۹۹ ما نیز همان متن را با اصلاحات جزئی و بدون تغییرات اساسی در دولت تصویب کردیم و با امضای آقای دکتر روحانی در دولت دوازدهم تصویب شد و به مجلس رفت؛ یعنی با دو امضای بسیار مهم، لایحه سال ۹۹ به مجلس ارسال شد.
اوایل انقلاب در کلاس بین دخترها و پسرها دیوار کشیدند، امام دستور داد تخریب کنند
چرا باید این لایحه تا این حد دچار دخل‌وتصرّف شود؟ چرا باید تا این اندازه از محتوا خالی شود؟ یک نگاه متعصّبانه وجود دارد. ما نگاه متعصّبانه و مردسالارانه در حکمرانی داریم. امام رحمهالله‌علیه نیز بابت این مسئله تحت فشار بودند و بارها اعلام موضع کردند. در همان دوران ابتدای انقلاب، بارها تلاش‌هایی برای محدود کردن حضور زنان صورت گرفت اما امام (ره) جلوی آنها را گرفت. رفته بودند بین کلاس‌ها دیوار بکشند. داستان معروفی است که نوه امام یک روز به ایشان می‌گوید در کلاس‌ها بین دخترها و پسرها دیوار می‌کشند و امام دستور می‌دهند، آن دیوار را بردارند.
اوایل انقلاب می‌خواستند از امام فتوا بگیرند معلم زن سرکلاس و مجلس نیاید/ جریانی ذاتاً فکر می‌کند زن شهروند درجه دو است​
یادم هست زمانی که دانشجو بودم، بارها می‌رفتند از امام فتوا بگیرند که مثلاً معلم زن سر کلاس نباشد، این خلاف شرع است و امام می‌فرمودند، دانشگاه و کلاس فضای مقدس و درس است و هیچ اشکالی ندارد که معلم زن بیاید. بارها فشار آوردند که تلویزیون فیلم خارجی پخش نکند، زنان حضور نداشته باشند؛ بارها و بارها فشار آوردند که نیازی نیست زنان در راهپیمایی‌ها شرکت کنند، نیازی نیست زنان در مجلس حضور داشته باشند. حال آنکه همین حضور زنان در راهپیمایی و انقلاب بود که پیروزی را رقم زد. بعد می‌گفتند حالا که انقلاب شد، دیگر انتخاب نشوند، نیازی نیست نماینده داشته باشند. امام مقابل همه فشارهای جریان تحجّر ایستادگی کردند. جریانی هست که ذاتاً فکر می‌کند زن، شهروند درجه دو است.
خدا رحمت کند مرحوم خانم منیر گرجی، استاد قرآن ما و تنها نماینده زن مجلس خبرگان که در تدوین قانون اساسی بسیار مؤثر بودند و همراه با شهید بهشتی، آیت‌الله مطهری و آیت‌الله منتظری در ایجاد یک نگاه متعادل جنسیتی در قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش داشتند. او می‌گفت در دوره‌ای از تاریخ، جریان تحریف در برخی احادیث و روایات ورود کرد که به آنها «اسرائیلیات» گفته می‌شود؛ بسیاری از آنها برگرفته از نگاه تورات نسبت به زن است. متأسفانه بخشی از این نگاه وارد متون روایی ما شد و برخی علما در برابر آن ایستادگی کردند اما برخی دیگر متأسفانه به این سمت گرایش پیدا کردند. نگاه متعصبانه‌ای که اکنون در مواجهه با لایحه حمایت از زنان مشاهده می‌شود، ریشه در چنین نگرش‌هایی دارد.
می‌بینیم که این نگاه چقدر با دیدگاه امام و رهبری فاصله دارد. اگر اینها یعنی برخی رهبران فکری و سیاسی ما هستند، چگونه است که در جاهایی که به نفع است به آنها استناد می‌کنند اما در جاهایی که احساس می‌کنند به نفع‌ نیست، به نحو دیگری برخورد می‌کنند، چرا؟ برای اینکه برخی از این افراد، خانواده خود را با نگاه برتری‌جویانه اداره می‌کنند و حاضر نیستند از این موقعیت دست بکشند.
*در دوره‌ای که شما در حال تدوین و پیشبرد لایحه صیانت از زنان برابر خشونت بودید و آن را در دولت به تصویب رساندید، آیا از سوی برخی افراد با نگاه متعصبانه، تهدید شدید؟
بله، مدیر حقوقی بسیار قوی و تیم حقوقی توانمندی داشتیم، خدا حفظشان کند. لایحه سند پشتیبان داشت، مطالعات حقوقی عمیق داشت؛ کار کارشناسی روی آن انجام شده بود که ضعیف و سطحی نبود. البته در آن دوره حدود ۱۵ لایحه مشابه در حوزه مسائل حقوق زن تدوین کردیم که برخی سرنوشت خوبی داشتند. مثلا لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بود که ۱۰ سال در مجلس مانده بود. آن را به جریان انداختیم؛ دولت تقاضای اولویت کرد؛ با مجلس نشست‌های تخصصی داشتیم و انصافاً مجلس همکاری کرد تا اینکه نهایتاً قانون شد. اکنون ما یک قانون خوب در حوزه حمایت از کودکان و نوجوانان داریم. در آنجا موفق شدیم و در برخی موارد دیگر متأسفانه موفقیت حاصل نشد. در دولت سیزدهم این موضوع به طور جدی پیگیری نشد و اکنون منتظریم که دولت چهاردهم این موضوع را دنبال کند.
در بحث خود لایحه و مسئله خشونت نیز تهدیدهایی صورت گرفت. در روزهایی که لایحه در حال پیشروی بود و دولت آخرین اقدامات خود را انجام می‌داد، مدیر حقوقی به من اطلاع داد که در میان متون تخصصی، متنی وجود دارد که می‌گوید: «این لایحه برگرفته از اسناد غربی است و ضد خانواده است». این متن را وسط لایحه آورده بودند.
وقتی دیدم لایحه صیانت از زنان برابر خشونت دستکاری شده، شوکه شدم
*چه کسی این کار را انجام داده بود؟
شاید در کمیسیون‌ها. مدیر حقوقی متن را خوانده و دیده بود وسط متن یک چنین جملاتی آمده است. او شوکه بود؛ به من گفت شما متن را ببینید، من در سیستم دولت و پرتال رسمی بررسی کردم و دیدم که بله این اتفاق افتاده و در لایحه، علیه لایحه آمده است. گفتم چه کسی این متن را نوشته؟ گفتند یک نفر آن را اضافه کرده است. آن را حذف و اصلاح کردیم و نسخه درست را برای دولت فرستادیم.
برخی می‌گفتند این متن علیه منافع یا جریان خاصی است اما مرحوم رئیسی چنین اعتقادی نداشت. هم ایشان و هم آقای روحانی در این مسائل دقیق و همراه بودند. آقای روحانی خیلی همراه بود. 
از دولت هفتم و هشتم، تهدیدهای شخصی را تجربه کردم و بارها خانواده‌ام آسیب دیدند
*منظور از تهدیدهایی که مطرح شد، تهدید شخصی بود. آیا به خاطر لایحه صیانت از زنان برابر خشونت شحصاً مورد تهدید قرار گرفتید؟
تهدیدهای شخصی هم زیاد بود. من از دوره محیط زیست و دولت هفتم و هشتم، تهدیدهای خانوادگی و شخصی تجربه کرده بودم و حتی در شورای شهر نیز تهدید شدم. بارها و بارها خانواده‌ام آسیب دیدند. کسی که وارد فعالیت سیاسی می‌شود متأسفانه به ویژه زنان که آسیب‌پذیری بیشتری دارند، باید برای مواجهه با چنین مسائلی آماده باشند، به ویژه اگر بخواهند ایستادگی کنند. در شورای شهر نیز به صورت رسمی مورد تهدید قرار گرفتم؛ وقتی که جلوی بنزین پتروشیمی و فروش پارک پردیسان ایستادم. در مورد لایحه حمایت از زنان در برابر خشونت هم به همین‌گونه بود. متأسفانه اذیت‌ها زیاد بود.
*شخصاً شاهد بودم که وقتی می‌خواستند از وسط جنگل ابر جاده بکشند، شما به شاهرود رفتید و مانع این کار شدید. روایتی از آن روزها دارید؟
جنگل ابر و جنگل‌های هیرکانی از ارزشمندترین جنگل‌های جهان هستند. این ارزش‌ها تنها به معنای اهمیت جهانی نیست؛ بلکه کشور ما نیز باید از این منابع ارزشمند حفاظت کند. اهمیت جهانی به معنا است که این میراث به اندازه‌ای ارزشمند است که کل جهان باید از آن محافظت کند. جنگل‌های هیرکانی از ارس تا پارک ملی گلستان و مناطق شمالی خراسان شمالی و همچنین جنگل‌های زاگرس، همگی از منابع طبیعی با ارزش هستند.
خبر دادند که در استان‌های گلستان و سمنان در حال کشیدن جاده‌هایی هستند که نه مجوز قانونی داشته و نه رعایت مقررات شده و پشت این قضیه هم افراد محلی و نمایندگان قرار دارند. وقتی سال ۱۳۹۲ به شاهرود رفتم بخشی از جاده را کشیده بودند. البته موارد مشابه داشتیم؛ مانند پارک ملی لار که در سال‌های ۷۸ و ۷۹ نمایندگانی تحت فشار سیاسی قصد داشتند، جاده‌ای بدون مجوز در وسط این پارک ملی ایجاد کنند که جلوی آن را گرفتیم.
وقتی مقابل جاده‌کشی در جنگل ابر ایستادم، گفتند طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست را به مجلس می‌آورند
در مورد جنگل ابر؟ منطقه حفاظت شده نبود اما جنگل هیرکانی که بود. برنامه ما این بود که این منطقه به منطقه حفاظت‌شده تبدیل شود تا کنترل بر روی آن افزایش یابد. با افرادی که می‌خواستند جاده بکشند جلسه گذاشتیم و فهمیدم می‌خواهند ۲، ۳ شهرک مسکونی وسط جنگل ابر بسازند. وقتی متوجه شدند که ما مخالف هستیم، تلاش کردند به هر شکل ممکن مسیر را ادامه دهند. حتی گفتند قرار است طرحی در مجلس بیاورند، گفتم چه طرحی؟ گفتند طرح انحلال سازمان حفاظت محیط زیست. مگر چنین چیزی می‌شود؟ این اقدام کاملاً خلاف قانون اساسی است. با رایزنی و پیگیری‌های لازم با نمایندگان آنها هم متوجه قضیه شدند و گفتند نمی‌دانستیم جریان این است.
*چه کسی این طرح را به مجلس آورده بود؟
درست به خاطر ندارم اما موفق نشدند. طرح متوقف شد و در نهایت منطقه جنگل ابر را به منطقه حفاظت‌شده تبدیل کردیم. پس از سال ۹۶ و از وقتی مسئول سازمان حفاظت محیط زیست نبودم، اطلاع دقیقی از ادامه روند ندارم اما این مسائل همچنان اهمیت دارند و سازمان محیط زیست باید با اقتدار در برابر هرگونه زیاده‌خواهی ایستادگی کند. امیدوارم خانم انصاری نیز بتواند در این مسیر محکم عمل کنند.
ردصلاحیت‌ها باعث حذف نخبگان شد
*به موضوع مجلس اشاره کردید. ارزیابی شما از عملکرد زنان نماینده در این دوره مجلس به چه‌صورت است؟ مخصوصا درباره موضوع مهریه؟
تعداد نمایندگان زن در مجلس طی این سال‌ها با سقف شیشه‌ای روبرو بوده است. در طول سال‌ها حدود ۶ تا ۷ درصد مجلس را زنان تشکیل دادند درحالی‌که زنان حدود ۴۹ درصد جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند و حدود ۴۳ درصد کارمندان دولت، زن هستند. بحث ردصلاحیت‌ها و نگرش‌های سیاسی جانبدارانه، حضور زنان در مجلس را محدود کرده است. متأسفانه برخی تصمیمات مانند حذف یا کاهش سقف مهریه نه تنها مشکلات را حل نمی‌کند بلکه در بسیاری از موارد، مشکلات را بیشتر خواهد کرد. دلیل عمده این مسائل فقدان نگاه کارشناسی، نبود مشاوران متخصص و تصمیم‌گیری‌های سیاسی است.
محدودیت‌ها در دانشگاه، مجلس و سایر عرصه‌ها باعث شده که زنان برای پذیرش مسئولیت‌ها، هزینه‌های بسیار بالاتری بدهند
با ردصلاحیت بسیاری از نخبگان حذف شدند. اگر ایران بخواهد وارد یک مسیر نوین شود، لازم است این رویه تغییر کند و بهترین نخبگان کشور، اجازه ورود داشته باشند. محدودیت‌ در دانشگاه، مجلس و سایر عرصه‌ها باعث شد که زنان برای پذیرش مسئولیت‌ها با هزینه‌های بسیار بالاتر و سخت‌گیری بیشتری مواجه شوند.
*منظور شما این است که در روند تایید صلاحیت زنان نسبت به مردان سخت‌‌گیری‌ها بیشتر است؟
نه لزوماً سخت‌تر اما محدودیت‌هایی ایجاد می‌شود. دسترسی زنان به منابع مالی و امکاناتی که برای رقابت‌های انتخاباتی لازم است، محدود است. دسترسی آنها به ثروت به اندازه آقایان نیست. نه فقط شورای نگهبان بلکه شرایط اجتماعی و اقتصادی باهم سقف شیشه‌ای به وجود آوردند. اگر بخواهند واقعاً زنان در صحنه حاضر باشند میزان حضور آنها باید بسیار بالاتر از ۶–۷ درصد باشد.
*ارزیابی شما از عملکرد زنان در مجلس چیست؟
فکر می‌کنم انتظارات از زنان نماینده بسیار بالاتر بوده اما متأسفانه این انتظارات به هیچ عنوان برآورده نشده است. مخصوصاً در این اتفاق اخیر از دولت هم بیشتر از این انتظار می‌رود. در این دوره از مجلس، کم کاری صورت می‌گیرد. اینها جامعه زنان ایرانی را نمایندگی می‌کنند پس به این جامعه نگاهی کنند. جامعه زنان ایران به‌ویژه زنان تحصیل‌کرده و متخصص، سزاوار توجه و حمایت بیشتری هستند، این میزان از فاصله واقعاً شایسته و زیبنده نیست. امیدوارم تلاش کنند و این فاصله را کم کنند.
*نکته پایانی.
مدیریت زنان در کشور رشد و تکامل قابل توجهی داشته است و تجربیات زیادی در سطح ملی و جهانی به‌دست آمده است. حضور زنان در مدیریت می‌تواند مسائل را متوازن و راه‌های جدیدی ایجاد کند و نقش‌آفرینی‌هایی داشته باشد که نگاه صرفاً مردانه نمی‌تواند فراهم کند.
خوشبختانه در دولت‌ چهاردهم این نگاه تقویت شده است. مصوبه شورای عالی اداری در دولت‎‌ دکتر روحانی مبنی بر اختصاص ۳۰ درصد پست‌های عالی و میانی به زنان، گامی مهم و مثبت بود. در سال ۹۲ تنها ۵ درصد مدیران عالی و میانی را زنان تشکیل می‌دادند، در حالی که زنان ۴۳ درصد کارمندان دولت را تشکیل می‌دادند و اتفاقاً متوسط تحصیلات آنها از مردان بالاتر بود. این مصوبه باعث شد در سال ۱۴۰۰ سهم مدیریت زنان به حدود ۲۵ درصد برسد که تحول مهمی بشمار می‌رفت. از جمله زنانی که در این مسیر موفق عمل کرده‌اند می‌توان به خانم دکتر فرزانه صادق، که در آن زمان معاون وزیر راه بودند و اکنون وزیر هستند، اشاره کرد. حضور چنین زنانی نشان‌دهنده توانمندی، ظرفیت و نقش‌آفرینی زنان در عرصه مدیریت است.
حضور خانم فاطمه مهاجرانی و بسیاری از بانوان نشان داد، رشد پلکانی و قابل توجهی برای زنان در عرصه مدیریت رخ داده که بسیار امیدوارکننده است. زنان در مدیریت، توانمندی ویژه‌ای در هوش عاطفی دارند. یکی از کمبودهای مدیریت در کشور ما و بسیاری از کشورهای دیگر، فقدان توجه کافی به هوش عاطفی است؛ یعنی توانایی مدیریت درست تعامل با مردم، همکاران و سازمان‌ها، رشد دادن افراد و ایجاد تحرک و نوآوری در مجموعه‌ها.
این توانمندی زنان می‌تواند از رخوت، ایستایی و توقف در سازمان‌ها جلوگیری و عرصه‌های نوین مدیریتی را باز کند. در دوره‌ای که تحولات بسیار سریع اتفاق می‌افتد، هرچه بتوانیم همگام با این تحولات پیش برویم و نسل جوان را وارد فرآیندها کنیم، موفق‌تر خواهیم بود.
من به نسل جوان ایرانی به ویژه دانشجویان بسیار امیدوارم. نسل جوان امروز پرشور، توانمند و دارای انگیزه است و می‌تواند بسیاری از ناامیدی‌ها را به امیدهای جدید تبدیل کند. خداوند این فرصت را در اختیار ما قرار داده است تا با تغییر نسل‌ها و شرایط، نسلی تازه و توانمند به عرصه مدیریتی و اجتماعی وارد شود. بنابراین ما باید فضایی فراهم کنیم تا این رشد و پیشرفت بیشتر امکان‌پذیر شود.


نظرات شما