پیام خوزستان - آخرین خبر / پس از بیش از یک دهه حضور در دنیای سینمایی «کانجورینگ»، فیلم «احضار: آخرین مراسم» که در کشور ما به «کانجورینگ 4» هم معروف شده، وعدهی پایانی احساسی برای زوج وارن را میدهد؛ پایانی که قرار بود هم میراث این فرنچایز را جمعبندی کند و هم مخاطب را با غم و حسرت از آن جدا سازد. اما نتیجه، چیزی میان یک وداع سرد و یک روایت پراکنده است؛ گویی فیلم نه میخواهد ترسناک باشد، نه میتواند احساسی باشد، و نه موفق میشود داستانی منسجم ارائه دهد. در ادامه مروری داریم بر نقاط ضعف و قوت این فیلم.
آینهای که تسخیر شده
فیلم بازهم درباره خانواده وارنها است، زوجی که طی چند دهه با فعالیت در حوزه ماوراء بهخصوص شکار شیاطین اعتباری کسب کردند و الهامبخش فیلم، سریال، پادکست و مجلات بودند؛ هرچند خیلیها معتقد بوده و هستند که ادعاهای این زوج خلاف واقع است. فیلم با فلشبکی به نخستین پروندهی وارنها آغاز میشود؛ آینهای نفرینشده، زایمان زودرس، و بازگشت معجزهآسای نوزاد خانواده از یک قدمی مرگ. این مقدمه، هرچند احساسی، اما فاقد ضربهی روایی است. چند سال بعد آینه نفرین شده نصیب خانواده اسمورل میشود و مورد حمله نیروهای تاریک ماورایی قرار میگیرند. ورود تدریجی وارنها به پروندهی خانواده اسمورل، آنقدر طولانی و پر از حواشی است که تعلیق اصلی گم میشود. چرا باید اینقدر زمان صرف آشنایی با خانوادهای شود که قرار نیست شخصیتهای محوری باشند؟ چرا داماد خانواده وارن، با شخصیتی بیاثر، در روایت حضور پررنگ دارد؟ فیلم از مسیر اصلی منحرف میشود و به عناصر فرعی مانند بیماری قلبی اد و خاطرات گذشته میپردازد، بیآنکه این عناصر به پیشبرد داستان کمک کنند.
فرمولهای تکراری، ریتمی فرساینده
مایکل چاوز، که پیشتر نیز در این دنیا فیلم ساخته، اینبار بیش از همیشه به فرمولهای آشنا و جامپاسکرهای قابل پیشبینی تکیه میکند. تدوین نهتنها به تعلیق کمک نمیکند، بلکه با تأکید بر لحظات زائد، ریتم را کند و کشدار میسازد. لحظاتی مانند تعقیب جودی در فروشگاه لباس عروس، هرچند ترسناک، اما در کلیت اثر گم میشوند و تأثیرگذاری خود را از دست میدهند.
التهاب و منطق درونی: غیبت روحهای شرور
بازار ![]()
یکی از ضعفهای بنیادین فیلم، فقدان منطق درونی در ترس است. چرا ارواح خانه از همان ابتدا خانواده اسمورل را آزار نمیدهند؟ چرا باید منتظر ورود یک شیطان با آینه باشند تا راه و چاه شرارت را بیاموزند؟ این پرسشها بیپاسخ میمانند و باعث میشوند مخاطب نتواند با فضای فیلم همراه شود. شرور این قسمت، با وجود ارتباط شخصیاش با وارنها، حضوری کمرنگ و فراموششدنی دارد طوریکه تا پایان داستان هم چندان به ماهیت آن پی نمیبریم و از طریق ارواحی که تحریک کرده حضورش را حس میکنیم.
تنها نقطه قوت: بازیها و طراحی صحنه
در میان این همه ضعف، بازیهای پاتریک ویلسون، ورا فارمیگا و میا تاملینسون همچنان قابلدفاعاند. طراحی صحنه نیز با بهرهگیری از نور، سایه و انعکاسها، لحظاتی چشمنواز خلق میکند. اما این نقاط قوت، نمیتوانند ضعفهای بنیادین فیلم را جبران کنند. خلاصه اینکه «احضار: آخرین مراسم» نه بهعنوان یک فیلم مستقل، و نه بهعنوان پایانبندی یک فرنچایز، موفق نیست. فیلمی که میخواست وداعی باشکوه باشد، اما در نهایت، به تکرار فرمولها، شخصیتهای زائد، و تعلیقهای از دسترفته تن داد. شاید این پایان، بیش از آنکه تلخ باشد، رهاییبخش است؛ رهایی از دنیایی که دیگر چیزی برای گفتن ندارد.
خبرنگار: زهراسادات سعیدی