بزرگنمايي:
پیام خوزستان -

قریب به 40 سال از آزادسازی
خرمشهر میگذرد. شاید کمتر کسی با دیدن منظره گمرک
خرمشهر که تعداد زیادی کلاه آهنی و پوتین سربازانی که آن را از خود جدا ساخته تا راحتتر بتوانند به رود وحشی اروند بزنند و از آن عبور نمایند، باور کند که بتوان روی این رود پلی نصب کرد و آن را در روز به زیر آب برد و در شب برای تردد و پشتیبانی از آن بهره برد.
کشف این امر به معجزه دوربینهای عکاسی k72 هواپیماهای RF4 نهاجا ممکن شد که توسط گردان 11 شناسایی تاکتیکی که عبارات -شجاع، نترس، غیر مسلح-بر تارک آن میدرخشد، ممکن گردیده است. البته این همه ماجرا نیست. معجزه بزرگتر اینکه با انهدام این پل توسط تیزپروازان نیروی هوایی ارتش در مرحله سوم عملیات بیتالمقدس به تاریخ 27/2/61 بوسیله خلبانان زنده یاد سرهنگ محمود اسکندری و ستوان یکم اکبر زمانی باعث میشود تا تنها راه پشتیبانی و عقب نشینی عراقیها از بین برود و در ادامه با حماسه آفرینی رزمندگان اسلام ضمن آزادسازی
خرمشهر قریب به 19هزار نیروی عراقی اسیر شوند. پل پیروزی روایت عملکرد صحیح خلبانانی شجاع در کسری از ثانیه است. دو ماه پس از تصدی پست ریاست جمهوری صدام، وی در سپتامبر 1979 طی نشست جنبش عدم تعهد که در هاوانا برگزار شد در مقر محل اقامتش از وزیر خارجه ایران دکتر ابراهیم یزدی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این سمت منصوب شده بود، استقبال کرد. صلاح عمر علی نماینده عراق در سازمان ملل نیز در آن جلسه حاضر بود. در ظاهر دیداری سازنده، مثبت و ایجابی بود. بعد از آن صدام به باغ رفت و بهدنبالش صلاح علی که تلاش میکرد رئیسجمهوری را به بهبود روابط با ایران باوجود حساسیتها و نگرانیها ترغیب نماید رفت اما با این حرف صدام شوکه شد. «صلاح مراقب باش، این فرصت شاید هر صد سال یکبار بهوجود آید. این فرصت امروز بهدست آمده است. سرهای ایرانیها را خواهیم شکست و هر وجب وجبی که اشغال کردند را باز خواهیم گرداند و شطالعرب (اروند رود) را باز خواهم گرداند» و یک سال بعد جنگ آغاز شد. 31 شهریور 1359 صدام با هیبتی عربی و دستاری قرمز بر سر فرمان تهاجم سراسری را صادر کرد.
خوزستان از سه محور شمالی، میانی و جنوبی مورد تهاجم یگانهای پرشمار زرهی و پیاده عراق قرار گرفته بود. در محور جنوبی باوجود مجاهدتها و ایثارگری رزمندگان مدافع شهر پس از 16 روز نیروهای عراقی خود را از شلمچه به پل نو و از آنجا به گمرک و محوطه بندر
خرمشهر رسانده بودند؛ همان بندر پررونقی که روزگاری رقیب بندر بصره عراق بود و آن را از میدان به در کرده بود اکنون با انبارهای مملو از کالا و وجود 4 هزار خودروی وارداتی پارک شده در آن بهدست عراقیها افتاده بود. چارهای نبود و باید قبل از غارت اموال و داراییهای موجود در گمرک کاری می کرد. تلخترین گزارش بعد از پرواز امیر سرتیپ خلبان علیرضا نمکی که در آن روز با درجه سرگردی در پایگاه ششم شکاری بوشهر خدمت میکرد و درعملیات انهدام گمرک
خرمشهر حضور داشته در این باره چنین روایت میکند: در تاریخ 1/8/1359 مأموریت انهدام گمرک
خرمشهر که بهدست نیروهای عراقی افتاده بود را دریافت کردیم. با توجه به اینکه قرار بود اقلام و خودروهای وارداتی که در گمرک دپو شده بود را بمباران کنیم لذا متناسب با چنین هدفی بمب آتشزای ناپالم حمل و در یک دسته دو فروندی که لیدر آن من و شماره دو آن ستوان یکم محمدعلی اعظمی بود روی هدف قرار گرفتیم. پس از رها کردن بمبها و اصابت دقیق آنها به هدف با حسرت و ناراحتی آسمان گمرک و
خرمشهر را ترک کردیم و تلخترین گزارش بعد از پرواز را نوشتیم. به یاد دارم یک بار دیگر ساختمان اداری چهار طبقه گمرک را که دشمن بر آن مسلط شده و از طریق آن شهر را پایش میکرد و با نصب جنگ افزار روی این ساختمان تا فواصل دور را زیر آتش و دید خود قرار داده بود، بهعنوان هدف در منطقه گمرک تعیین شد. مجدداً در یک دسته دو فروندی با نصب شش عدد بمب 500 پوندی تأخیری ضد استحکامات (مجموعاً 12 بمب) که شهید عباس دوران و حیدریها شماره دو و هم بال من در این پرواز بودند از مبدأ پایگاه ششم شکاری بوشهر بهسمت هدف پرواز کردیم. وقتی به روی ساختمان مذکور رسیدیم باز همان حالت به سراغم آمد، گویی که خانه خود را هدف قرار میدادیم! به یاد دارم که بمبها خیلی دقیق به ساختمان اصابت کرد و آن را از حالت عملیاتی و فعال خارج کرد. فراموش نمیکنم در گزارش بعد از پرواز به دقت اصابت و ورود بمب به داخل ساختمان از طریق پنجرههای آن اشاره کردم. با وجود 74 سورتی پرواز پشتیبانی رزمی در داخل و انجام 119 سورتی پرواز رزمی توسط نیروی هوایی علیه اهدافی در عمق خاک عراق و همچنین مناطق تحت اشغال نیروهای عراقی لکن
خرمشهر در ساعت 16:30 روز چهارم آبان 1359 به تصرف نیروهای عراقی درآمد. تصرف
خرمشهر توسط نیروهای عراقی که قرار بود طبق طرح اولیه آنها 3 روزه انجام شود، 34 روز بهطول انجامیده بود و این بهلحاظ تاکتیکی به واقع نوعی شکست محسوب میشد چراکه نیروهای مدافع نه به لحاظ عده و نه بهلحاظ تجهیزات قابل مقایسه با دشمن متجاوز نبودند و با ایثار و فداکاری و بذل جان بهای مقاومتشان را میپرداختند. عراقیها جشن گرفتند که
خرمشهر را محمره کردهایم! و روی دیوارهای شهر هم نوشتند «جئنی لنبقا» یعنی «آمدهایم که بمانیم» و از
خرمشهر به بصره خط اتوبوس و تاکسی راه انداختند و صرافی افتتاح کردند تا ریال ایران را به دینار عراق تبدیل کنند. حتی در اخبارشان آب و هوای استان نوزدهم یعنی محمره را اعلام میکردند! ارتش عراق قریب به 19 ماه در
خرمشهر مستقر بود. آنها در این مدت موانع بسیاری اطراف شهر ایجاد کرده بودند. واحدهای مهندسی سپاه سوم ارتش بعث بیشتر خانهها و ساختمانهای شهر را خراب کرد، اطراف شهر میدان مین ساخت و درون شهر کانالهای زیرزمینی زد. در عکسهای هوایی بعد از اشغال جای یک سوم ساختمانهای شهر خالی شده بود!
خرمشهر به سنگری بزرگ تبدیل شده بود که یک طرفش اسکله بود و تأسیسات دریایی و طرف دیگرش جاده اهواز-خرمشهر با خاکریزهای اطرافش. عراق در حاشیه این جاده دژی نفوذناپذیر ساخته و طرح دفاع بیست ساله پیاده کرده بود! از سال دوم جنگ نیروهای انقلابی استراتژی جنگ را عوض کردند و سلسله عملیاتهای پیروز ایران شروع شد. در عملیات ثامنالائمه حصر
آبادان را شکستند و بعد با عملیات طریقالقدس بستان چذابه را آزاد کردند و در نوروز 61 با عملیات فتحالمبین آزادی غرب
شوش و
دزفول را به مردم ایران هدیه دادند. دیگر همه منتظر آزادسازی
خرمشهر بودند. عملیات بیتالمقدس در تاریخ 10/2/61 با نام مبارک یا علیبنابیطالب که رمز آغاز عملیات بود، شروع شد و رزمندگان با هدایت قرارگاههای قدس، فتح و نصر در چهار مرحله خود را به دروازههای
خرمشهر رساندند. نیروی هوایی تحت عنوان عملیات شبح سه با 130 سورتی پرواز به بمباران مواضع دشمن توسط هواپیماهای شکاری بمب افکن f5وf4 در طول عملیات پرداختند. همچنین با 931 سورتی پرواز گشتهای مراقبت مسلحانه هوایی به وسیله هواپیماهای شکاری رهگیر به پوشش هوایی و دفاع از منطقه نبرد پرداختند.ضمن اینکه از ماهها پیش از آغاز عملیات با ترابری سنگین هوایی ضمن انجام 2494 سورتی پرواز به انتقال تجهیزات، مهمات و رزمندگان به مناطق عملیاتی و تخلیه مجروحان به عقبه اقدام نموده و به مثابه پل هوایی بین شهرهای بزرگ و مناطق عملیاتی جنوب عمل کردند. در این بین نقش هواپیماهای شناسایی RF4 که تقریباً به تعداد روزهای عملیات بیتالمقدس یعنی با 22 سورتی پرواز به تهیه عکسهای هوایی میپرداختند بسیار قابل توجه است. در یکی از تصاویر بهدست آمده در اثنای عملیات آزادسازی
خرمشهر تنها پل پشتیبانی عراق که روی رودخانه اروند نصب و ساحل عراق را به ایران متصل میکرد، شناسایی و بلافاصله طرحریزی برای انهدام آن آغاز گردید. از آنجا که پل مزبور بشدت توسط پدافند زمین به هوای قوی عراق که بیاغراق یکی از قویترین سامانهها و تجهیزات پدافند زمین به هوا با ترکیبی از جنگ افزارهای پدافندی شامل توپهای ZU22 و موشکهای سام مجهز بودند، محافظت میشد لذا رسیدن به این هدف و انهدام آن ضمن برخورداری از مهارت، شجاعت و مجاهدتی مضاعف را میطلبید. به ذلت درآوردن دشمن روی اروند بهدست محمود اسکندری سرهنگ خلبان محمود اسکندری از قهرمانان نبردهای هوایی که سابقه شرکت در عملیاتهایی چون کمان 99، H3، انهدام پالایشگاه الدوره و برهم زدن کنفرانس جنبش عدم تعهد در بغداد را در کارنامه درخشانش داشت، مرد این میدان شد. حضور ستوان یکم اکبر زمانی که در مأموریتهای متعددی از جمله انهدام پالایشگاه الدوره در بغداد او را همراهی کرده بود، ترکیبی با ابهت و امید بخش به این مأموریت داده بود. سرانجام در ساعت 10 صبح 27 اردیبهشت 1361 درمرحله سوم عملیات آزادسازی
خرمشهر سه فروند هواپیما F4E مجهز به بمبهای 500 پوندی MK82 که از بوشهر به پایگاه امیدیه مأمور شده بودند از باند پایگاه برخاستند و با عبور از ساحل خلیجفارس و پشت سر گذاشتن رود اروند پس از اقدام به رهاسازی باکهای خارجی از هم جدا و به سوی اهدافشان عزیمت کردند. لیدر دسته پروازی با گردش بهراست در حالیکه سرعت سنج هواپیما سرعت 1100 ناتیکال مایل یعنی سرعتی برابر با 300 متر بر ثانیه را نشان میداد میرفت تا پلی 400 متری را هدف قرار دهد. با یک محاسبه کوتاه درمییابیم که با چنین سرعتی کمتر از یک ثانیه فرصت برای خلبانان وجود داشت تا حین عبور از روی پل آن را هدف قرار دهند. اختلاف جانبی در مسیر حرکت به روی پل که حالا در ارتفاع بالا بهخاطر عرض کم آن به مانند یک خط باریک دیده میشد، میتوانست مأموریت را ناکام گذاشته و هواپیما و خلبانان گرانبهایش را به ورطه نابودی بکشاند. گویی که معجزه موسی(ع) روی نیل این بار به دستان محمود اسکندری و یار همیشگیاش اکبر زمانی به روی اروند تکرار شده بود که نه رودی بلکه پلی را میشکافت تا دشمنی را به ذلت بیندازد. سرانجام در میان انبوه طوفانی از شلیکهای پدافند سنگین عراق پیرامون پل، خلبان محمود اسکندری و یار دیرینش در کسری از ثانیه معجزه کردند و عکسهای هوایی از ثبت افتخاری دیگر برای نیروی هوایی خبر میداد. با انهدام پل اروند و بسته شدن عقبه دشمن، قریب به 19هزار نفر از نیروهای گرفتار در محاصره که تنها راه ارتباطیشان را ازدست داده بودند با پایان مرحله چهارم عملیات الی بیتالمقدس موج موج خود را تسلیم و
خرمشهر را تقدیم صاحبانش کردند.