پیام
خوزستان - بابک نگاهداری در سی و ششمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در خصوص دور چهارم گفتوگوهای غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، گفت: این دور از مذاکرات به میزبانی عمان در مسقط، در حالی برگزار شد که فضای سیاسی پیرامون این نشست تا حدودی متاثر از سفر منطقه ای ترامپ و نیاز طرف آمریکایی به آرامش و ثبات قبل از سفر بود.
وی با بیان اینکه دور چهارم مذاکرات، از حیث زمانبندی، مواضع طرفین و پیامدهای محتمل، واجد اهمیتی تعیینکننده در تعیین مسیر آینده تعاملات تهران–واشنگتن تلقی میشود، تصریح کرد: آنچه این نشست را متمایز میسازد، ورود صریح طرف آمریکایی به فاز بازتعریف خطوط قرمز، و همزمان، تثبیت اصول تغییرناپذیر جمهوری اسلامی ایران در موضوعات بنیادین، بهویژه حق حاکمیتی در بهرهگیری صلحآمیز از چرخه سوخت هستهای در خاک کشور است.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، در خصوص سطوح اختلافات دو طرف در مذاکرات با بیان اینکه کانون اصلی اختلافات در این دور، حول موضوع حق غنیسازی در داخل خاک ایران متمرکز شده بود، یادآور شد: ایالات متحده، با تأکید بر سیاست غنیسازی صفر، عملاً خواستار برچیدن تأسیسات کلیدی نظیر نطنز، فردو و اصفهان و انتقال کامل مواد غنیشده به خارج از کشور است و در مقابل، جمهوری اسلامی ایران، با استناد به معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای، این مطالبه را نقض آشکار حقوق مسلم کشورها در توسعه فناوری صلحآمیز تلقی کرده و قاطعانه آن را مردود دانسته است.
وی افزود: این تقابل نشان میدهد که اختلافات وارد مرحلهای از تضاد راهبردی شده که در آن، یک طرف خواستار حفظ زیرساخت علمی–صنعتی خود است و طرف مقابل، بهدنبال بازگشت به وضعیت پیشا هستهای ایران.
نگاهداری ماهیت دکترین جدید واشنگتن را دیپلماسی مبتنی بر اجبار دانست و عنوان کرد: با توجه به شواهد موجود، میتوان گفت که در صورت شکست مذاکرات، ایالات متحده آمادگی دارد راهبردی جدید را در قبال ایران فعال سازد که میتوان آن را مهار مبتنی بر اجبار نامید.
وی با بیان اینکه این دکترین بر پایه سه سطح از فشار شامل سطح داخلی، سطح منطقهای و سطح بینالمللی طراحی شده است، در تشریح این موارد، توضیح داد: در سطح داخلی تمرکز بر جنگ اقتصادی ترکیبی، اقدامات خرابکارانه زیرساختی، تحریک نارضایتی اجتماعی از طریق عملیات اطلاعاتی و روانی و تلاش برای شکستن انسجام ملی است، همچنین در سطح منطقهای آمریکا به دنبال افزایش تحرکات دیپلماتیک با کشورهای منطقه و همچنین بهرهگیری از اقدامات ایذایی در منطقه خاکستری است، ضمن آنکه در سطح بینالمللی نیز راهکار تهدید به بازگشت به تحریمهای شورای امنیت از طریق مکانیسم ماشه و مشروعیتزدایی از برنامههای هستهای و دفاعی ایران با استفاده از ابزارهای حقوقی و رسانهای را دنبال میکند.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، هدف آمریکا از دکترین مذکور را اعمال فشارهای شدید در سطوح مختلف برای کاهش قدرت چانهزنی جمهوری اسلامی ایران و عقب نشینی از مواضع اصولی و منافع ملی در مذاکرات برشمرد و گفت: در مقابل این رویکرد چندلایه، جمهوری اسلامی ایران با استفاده از چارچوبی مبتنی بر تفکیک میان اصول راهبردی و تدابیر فنی، درصدد حفظ منافع ملی در عین جلوگیری از تنشزایی غیرضروری است.
وی افزود: اظهارات دکتر عراقچی مبنی بر عدم مذاکره در اصل غنیسازی، و آمادگی برای اعمال محدودیتهای موقتی در سطوح غنیسازی برای اعتمادسازی، بیانگر یک دیپلماسی فعال و منطقی است. ایران نشان داده است که حاضر به تعامل است، اما نه بر مبنای فشار، بلکه در چارچوب احترام متقابل و تضمین حقوق حاکمیتی.
نگاهداری، یکی از ابعاد کلیدی در این دور، تلاش فعال ایران در ایجاد درک منطقهای واقعبینانه نسبت به ماهیت گفتوگوها و تقلیل نگرانیهای امنیتی همسایگان دانست و تصریح کرد: سفرهای پیشین مذاکرهکنندگان ایرانی به عربستان و قطر و رایزنیهای هدفمند در آستانه مذاکرات، بخشی از یک راهبرد پیشدستانه برای خنثیسازی ابتکارهای فشارسازی منطقهای از سوی آمریکا محسوب میشود. نشانههای آشکار از تغییر لحن برخی پایتختهای عربی و درخواست آنان برای دستیابی به توافق بهمنظور جلوگیری از درگیری، نشانهای از موفقیت این دیپلماسی توازنمحور است.
وی در خصوص مواضع اروپا در مذاکرات هم خاطرنشان کرد: بررسی مواضع سه کشور اروپایی نشان میدهد که آنان از ایفای نقش میانجی بیطرف بهسوی همصدایی با مواضع حداکثری آمریکا در حال حرکتاند. تلاش برای بازگشت به تحریمهای چندجانبه از مسیرهای حقوقی، میتواند نهتنها مشروعیت مذاکرات را زیر سؤال ببرد، بلکه جایگاه اروپا را نیز بهعنوان بازیگر مستقل دیپلماتیک تضعیف نماید. هشدار ایران نسبت به پیامدهای سوءاستفاده از ابزارهای حقوقی، در همین چارچوب باید درک شود.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، با تاکید بر واقعبینی در برابر خوشبینی تاکتیکی درباره مذاکرات، یادآور شد: با توجه به تقابل جدی بر سر اصول بنیادین، سناریوی شکست مذاکرات و ورود به مرحله پسامذاکره باید با دقت و آمادگی دنبال شود که این سناریو مستلزم شکلگیری پاسخ ملی هماهنگ در سه حوزه کلیدی شامل تقویت تابآوری اقتصادی و اجتماعی برای مقابله با فشار ترکیبی؛ طراحی ابتکارهای دیپلماتیک چندجانبه با شرکای راهبردی در شرق و جنوب جهانی و بازتعریف نظم امنیتی منطقهای بر پایه بازدارندگی فعال و حضور هوشمند در معادلات منطقهای، است.
وی ادامه داد: بهمنظور جهتدهی مؤثر به افکار عمومی و مدیریت روایت در سطح داخلی و بینالمللی، میبایست به محورها و خطوط اصلی چون تأکید بر خط قرمز غنیسازی در خاک ایران بهمثابه حق حاکمیتی غیرقابل مذاکره؛ افشای دوگانگی آشکار در رفتار هیئت آمریکایی و اهداف غیرسازنده آنان؛ تجلیل از عملکرد مقتدرانه تیم مذاکرهکننده و دیپلماسی منطقهای مکمل؛ هشدار نسبت به پیامدهای اقدامات حقوقی و تحریکآمیز اروپا بر آینده گفتوگوها؛ اعلام آمادگی ملی برای مواجهه با هر سناریو، از جمله عدم توافق، با حفظ عزت و اقتدار ملی، اشاره کرد.
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، در پایان با بیان اینکه ایران نشان داده که مذاکره ابزار تأمین منافع ملی و نه ابزار پذیرش اراده بیگانه است، توضیح داد: در شرایطی که طرف مقابل در تلاش برای اعمال اراده سیاسی از مسیر فشار حداکثری است، ایران مسیر تعامل مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت را دنبال میکند، اما تنها تا جایی که به اصل حقوق و کرامت ملت آسیبی وارد نشود. اظهار نظر متفاوت مقامات آمریکایی در ادوار چهارگانه مذاکرات حاکی از مقاومت جمهوری اسلامی ایران بر مواضع اصولی خود است./پایان پیام
http://www.khozestan-online.ir/Fa/News/1099550/دور-چهارم-مذاکرات-ایران-و-آمریکا؛-آزمونی-برای-دیپلماسی-مقاومت-در-برابر-سیاست-های-اجبار