پیام خوزستان

آخرين مطالب

«نمی‌توانید، نتوانستید! خرمشهر تبدیل به گورستان شما شد!» شهرستان ها

«نمی‌توانید، نتوانستید! خرمشهر تبدیل به گورستان شما شد!»
  بزرگنمايي:

پیام خوزستان - ایسنا/اصفهان «نمی‌توانید، نتوانستید! خرمشهر تبدیل به گورستان شما شد!» این‌ها را بهروز مرادی در خرمشهر و پس از آزادی این شهرِ مانا و صبور ایران‌زمین، شهر همۀ ایرانیان فریاد زد! خرمشهری که آبان 1359 پس از نبردی پرتلفات و خونین به دست عراقی‌ها افتاد و سوم خرداد 1361 پس از جانبازی‌های فرزندان ایران آزاد شد.
مرادی در پاسخ به نوشتۀ یک عراقی بر دیوار کوچه‌های خرمشهر فریاد کشیده بود! آن جملۀ عربی بر روی دیواری از دیوارهای آزموده، پرزخم و رنج‌دیدۀ سرزمینمان برای همه آشناست: «جئنالنبقی» یعنی «آمده‌ایم که بمانیم». شهید مرادی و هم‌رزمانش این رؤیای ماندگاری عراقیان در خرمشهر را نقش بر آب کردند.
سال 1359، پایان حضور بهروز مرادی، هنرمند اصفهانی، در خرمشهر نبود. او و دوستانش به زودی بازگشتند تا خاک وطنشان را پس بگیرند. اردیبهشت 1361 است و تا آزادی خرمشهر، یعنی سوم خردادماه، فاصلۀ زیادی نیست: «صبح تمرین تیراندازی هجومی داشتیم. چند عکس گرفتم؛ کنار تابلوهای به خرمشهر خوش آمدید.»

پیام خوزستان

دانشجوی جنگاور دوربین‌به‌دست
مرادی برخاسته از خانواده‌ای اصفهانی بود، اما در همین خرمشهر و در سال 1335 به دنیا آمد. تا پیش از جان‌باختنش در شلمچه و به سال 1367 در نبردهای دیگری حضور داشت که نقش‌آفرینی در زمان سقوط و سپس فتح خرمشهر از مهم‌ترین آن‌هاست. شهید مرادی که در 32سالگی از دنیا رفت، دانشجوی دانشگاه هنر اصفهان بود و در رشتۀ صنایع دستی این دانشگاه تحصیل می‌کرد.
این ستارۀ خوش‌نام و پرافتخار ایرانی، عکاس هم بود و در شاخه‌های هنری دیگری همچون خطاطی و نقاشی هم مهارت داشت. یکی از خدمتگزاری‌هایش در دوران جنگ همین عکاسی‌های او محسوب می‌شود. امروزه یکی از منابع تصویری ما از دوران جنگ عکس‌های همین شهید است که در موزۀ دفاع مقدس خرمشهر نیز نمونه‌هایی از آن به نمایش درآمده است.
مرادی اهل قلم هم بود و در گوشه‌هایی از خاطراتش که از ماه مهر 1359 و کمی پیش از سقوط خرمشهر به یاد دارد، دربارۀ دوربینش می‌نویسد؛ دوربینی که همراهش است اما کمترین ذوق و رمقی برای عکاسی ندارد. او تعریف می‌کند که حتی یک عکس هم برای یادگاری از خرمشهر نمی‌گیرد و ادامه می‌دهد: «یادگاری از کدام خاطرۀ خوش؟ از ویرانی شهر؟ از آوارگی زن‌ها و کودکان؟ یا از بچه‌هایی که با دست خالی می‌جنگیدند و مظلومانه به خاک می‌افتادند؟ هر روز که می‌رفتیم فکر نمی‌کردیم زنده برگردیم.»
در همین خاطراتش که در کتاب «در کوچه‌های خرمشهر» یافتنی و خواندنی است، از زادگاه پدری‌اش، یعنی اصفهان نیز یاد می‌کند. چند بار از مسجد اصفهانی‌ها در خرمشهر می‌گوید که نشان از جمعیت فراوان و پراهمیت اصفهانی‌ها در این شهر جنوبی دارد. مرادی در خاطراتش به لهجۀ مردم اصفهان نیز در بین هم‌رزمانش اشاره می‌کند. هر بار که یک دوست و همراه اصفهانی‌اش در عملیات صحبت می‌کند، نمی‌گوید «گفت»، همواره این‌طور توصیف می‌کند که «با لهجۀ شیرین اصفهانی گفت»، توصیفی که علاقۀ او را به خانۀ پدری و محل تحصیلش بازتاب می‌دهد.
استخوان‌ها و نشانه‌هایی کوچک از یاران
سال 1359 پایان حضور مرادی در خرمشهر نبود. او و دوستانش به زودی بازگشتند تا شهرشان را گوشه‌ای شیدا و دلربا از خاک وطنشان را پس بگیرند. اردیبهشت 1361 است و تا آزادی خرمشهر، یعنی سوم خردادماه، فاصلۀ زیادی نیست: «صبح تمرین تیراندازی هجومی داشتیم. چند عکس گرفتم، کنار تابلوهای به خرمشهر خوش آمدید.»
مرادی هنرمند در صفحات دیگری از همین روزمره‌های خود که در کتاب گیرا و کوچکی با عنوان «یادداشت‌های خرمشهر» در دسترس است، این‌گونه می‌نویسد: «قرار است امشب حمله به خرمشهر شروع بشود؛ خداوند همۀ ما را یاری کند، بچه‌ها سر از پا نمی‌شناسند.»
اما یکی از غمناک‌ترین نوشته‌های روزمرۀ شهید مرادی، مربوط به بعد از فتح خرمشهر است. مرادی تعریف می‌کند که تلخی و ترسناکی حضور عراقیان را هنوز قدم‌به‌قدم در سطح شهر احساس می‌کند و پراندوه‌تر از آن، روایت پرسه‌هایش در کوچه‌پس‌کوچه‌های خرمشهر است تا بتواند استخوان‌ها و نشانه‌هایی کوچک از یاران شهیدش را پیدا کند، یارانی که در زمان سقوط خرمشهر آسمانی شده‌اند.
خاطرات، یادداشت‌های روزانه و نامه‌های شهید بهروز مرادی خواندنی و ارزشمند است، اما نباید فراموش کرد که این نوشتارها فقط اشارت‌هایی از آن دوران سخت و جان‌فرساست. در اینجا باید گفت که قلم ناتوان است که تاریخ قاصر و عاجز است از ثبت مصیبت‌های دوران جنگ، رویدادهای تکان‌دهنده‌ و احساسات رزمندگان که به هیچ زبانی توصیف نمی‌شوند.
در اینجا شاید دنیای خیال رنگین‌تر و پرتوان‌تر از قلم و تاریخ به داد آدمی برسد تا نانوشته‌ها و ناگفته‌های شهیدانی چون مرادی، مبارز روزهای سخت خرمشهر را ادراک کند. مثل سکوت‌هایی که در میانۀ این نامۀ مرادی به چشم می‌آید: «راستش را بخواهی چیزی برای نوشتن ندارم. بنابراین مجبورم گاهی از پرندگان روی آسمان برایت بنویسم و گاهی از ماهی‌های ته رودخانه. ‌هنوز اشک در چشممان نخشکیده یک اتفاق دیگر می‌افتد و اینجا مجالی برای اندیشیدن و تفکر بر حادثه‌ها و لحظه‌ها و صحنه‌ها کمتر حاصل می‌شود.»
مراجع
ـ شانکی، مریم (1386)، «در کوچه‌های خرمشهر»، تهران: شرکت و سوره مهر.
ـ مرادی، بهروز (1370)، «یادداشت‌های خرمشهر(یادداشت‌ها و نامه‌ها بهروز مرادی)»، تهران: حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
انتهای پیام

لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/872098/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

رایزنی تلفنی باقری و وزیر خارجه امارات

بیانه انجمن همسران شهدای استان فارس در دعوت به مشارکت در انتخابات

ابوعبیده: عملیات در رفح تاکیدی دوباره بر شکست دشمن در برابر مقاومت بود

تشکیل 3 اکیپ ثابت و سیار در طرح تشدید نظارت بهداشتی عید قربان در گتوند

ساخت جاده میانبر مسجدسلیمان _اهواز+ فیلم

دیدار استاندار بوشهر با مادر شهید «سید امیر مظفر موسوی»

ایجاد زمینه اوقات فراغت جوانان در اولویت اداره ورزش و جوانان گتوند

پیگیری تخصیص تجهیزات و اعتبارات برای کتابخانه‌های آبادان

برگزاری دعای عرفه در 300 مسجد و هیأت مذهبی خوزستان

استقبال از حمید نوری در فرودگاه مهرآباد (عکس)

سه مصدوم در حادثه انفجار گاز در یک منزل در شهرستان باوی

تحلیل دیدار ایتالیا - آلبانی از زبان عزیزی و دژاگه

یحیی سریع:عملیات غرق کردن دو کشتی،«هدیه ما به مقاومت فلسطین»

واژگونی مرگبار پراید در محور باغملک به رامهرمز

نارضایتی اسپالتی با وجود شروع 3 امتیازی ایتالیا در یورو 2024

نتایج روز دوم و برنامه روز سوم مرحله گروهی یورو 2024

روایت حمید نوری از لحظه شنیدن خبر آزادی‌اش

درخواست رامین: فینال در آزادی با وی ای آر

تحلیل صالح از دیدار اسپانیا - کرواسی یورو 2024

مرفاوی: نکونام نمره قبولی گرفت؛ نیاز به تغییر کادر فنی نیست

باورم نمی‌شد قرار است در یورو بازی کنم

کیه‌زا بهترین بازیکن مصاف ایتالیا و آلبانی لقب گرفت

کیه‌زا خاطره یورو 2020 را زنده کرد

مهاجم استقلال داماد شد

دستیابی نمایندگان تالو ایران به 4 مدال در بازی‌های بریکس

یمن در عید قربان دو کشتی را غرق کرد: هدیه‌ای به "مقاومت فلسطین"

عملیات رفح مُهر تایید شکست دشمن است/کمین مرگ در انتظار اشغالگران

حاجی عیدی: بودجه ما خیلی پایین بود

تمجید جالب کاپیتان مس از آلومینیوم اراک

جراحت صورت علیرضا علیزاده بر اثر اصابت بطری آب

باقری: خیلی راحت می‌توانستیم پیروز بازی باشیم

حسینی: گل مس هدیه خودمان بود

خسروی: اگر دل کسی را شکستم، عذرخواهی می‌کنم

لطفی: این فصل خیلی زحمت کشیدیم

خداحافظی کمک داور سرشناس لیگ از قضاوت

مورایس: گل‌گهر برد ما را مهم‌تر کرد

نویدکیا: فینال را هر کجا برگزار کردید قزوین برگزار نشود

خطر جدی روی دروازه ایتالیا در دقیقه 90

خلاصه بازی ایتالیا و آلبانی

آزادی حمید نوری نتیجه تلاش همه جانبه ایران است

پلیس برای امنیت مردم جانفشانی می‌کند

سپاهان: مترجم تیم و سیاوش زخمی شدند

علیمحمدی: تیم آلومینیوم واقعا تاکتیکی و دونده بود

کاظمی: حواشی فوتبال همیشه وجود داشته اند اما ....

مدیر تیم گل‌گهر: شروع کننده درگیری دابو بود

ایران میزبان اولین بازی تاریخ نخبگان

سازمان لیگ: فینال حذفی در قزوین!

فینالیست‌های جام حذفی مشخص شدند

قاضی‌زاده هاشمی: خط فقر مطلق را اصلاح می‌کنیم

اطلاع رسانی لازم به مردم در خصوص رأی‌گیری انتخابات انجام شود