خصوصیسازی؛ خاص کردن ثروتهای کشور یا عمومی کردن آن؟!
مقالات
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - هبر حکیم انقلاب اسلامی در بیانات نوروزی امسال، بر حضور مردمی به عنوان شرط پیشرفت تأکید کردند. ایشان تصریح کردند که هر جا آحاد مردم حضور داشتهاند، موفقیت و پیشرفت کشور حاصل شده است(نقل به مضمون).
یک مصداق واضح این واقعیت، بسیج عمومی مردم در جنگ تحمیلی علیه ایران بود.
در آن برهه، حضور مردم برای شرکت در جنگ یا دست کم حمایت معنوی و مالی از آن، خودجوش و داوطلبانه بود. انقلاب اسلامی که همزمان الهی و مردمی بود، به عنوان یک انقلاب فرهنگی در خصوص تأمین امنیت کشور نیز فرهنگی عمل کرد(امنیت فرهنگی).
لازم است این پدیده شگرف را دقیقتر واکاوی کنیم. برای این منظور، باید توجه داشت که بسیج خودجوش و ملی و عمومی مردم برای دفاع مقدس مبتنی بر اصل آزادی به عنوان جان و جوهر انقلاب اسلامی بوده است. شعار اول انقلاب اسلامی یعنی شعار استقلال، به منزله آزادی از دخالت و سلطه بیگانگان و نیروهای خارجی است. شعار دوم آن یعنی آزادی، به عنوان استقلال افراد جامعه از دولت قابل فهم است(البته معنایی فراتر از این دارد).
در جریان بسیج عمومی مردم برای جبهههای حق علیه باطل، دولت و حتی حاکمیت نه نقشی آمرانه، که نقشی هادیانه داشت. همچنانکه در بسیج عمومی برای راهپیماییهای انقلابی همچون 22بهمن و روز جهانی قدس، نقش نهادهای رسمی، نقش هدایت و نظارت به منظور تأمین نظم و امنیت است.
با عنایت به چنین ذات و تجربههای مشابهی است که رهبر الهی انقلاب اسلامی از یک سو تأکید میکنند که موفقیت و پیشرفت کشور در گرو حضور مردم است و از سویی دیگر از دولت میخواهند که نقش تصدیگری را کاهش داده و به جای آن در مقام نظارت و هدایت ظاهر شود. هرچند مقصود ایشان از خصوصیسازی به معنای خاص کردن ثروتهای کشور یا خاصگرایی نیست بلکه ایشان در پی عام کردن ثروتهای کشور و از میان بردن هر گونه انحصار و شبه انحصار و رفع عدم مطابقت با استانداردهای رقابت منصفانه است.
در نگاه رهبر انقلاب، تنها در پرتو تعاون مردمی است که آزادی حقیقی حاصل میشود. به بیان دیگر، آزادی و استقلال و اعتماد به نفس ملی و فردی- که رهبر انقلاب در بیانات نوروزی امسال روی این دو مورد هم انگشت تأکید نهادند- بدون جمعگرایی و رویکرد عمومی(عامگرایی) شدنی نیست (میان عامگرایی یا شمولگرایی با عوامگرایی تفاوت وجود دارد).
با عنایت به آنچه از نظر گذشت، باید گفت اقتصاد فرهنگی (اقتصاد بر بنیاد فرهنگ) و سیاست فرهنگی(سیاست و دولت بر پایه فرهنگ و مردم) دو رویکرد بیتناقض منظومه فکری رهبر انقلاب، بنیانگذار انقلاب و ذات انقلاب اسلامی است. نکته مهم دیگر این که چه در اقتصاد و چه در امنیت و سیاست، حضور مردم هم به عنوان عامل پیشرفت و موفقیت و هم به عنوان عامل حفظ و ارتقای آزادی و فرهنگ است.
قابل اشاره است که دولت پهلوی، به جای توسعه فرهنگی، فرهنگ توسعه را در دستور قرار داده بود. فرهنگ توسعه به منزله اصالت دادن به توسعه است؛ به این معنا که فرهنگ (مردم) باید خود را با توسعه مطابق کنند و وفق دهند. اما در توسعه فرهنگی-که نزدیکترین رویکرد به ادبیات پیشرفت در منظومه فکری رهبر انقلاب است- الزامات، خصوصیات و مقدورات فرهنگی مردم یک کشور در نظر گرفته شده و مورد احترام و اعتنا قرار میگیرد. این رویکرد با توسعه آمرانه و از بالا (مدل پهلوی به ویژه در پهلوی اول) ناسازگار است و آن را نافی آزادی و هویت های محلی و ملی میداند.
-
پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۲:۵۱:۲۵ AM
-
۸۲۷ بازديد
-
الف
-
خصوصیسازی
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/674260/