پیام خوزستان - ایسنا /در جریان همهگیری کووید- 19، تصویربرداری از ریه به یکی از ابزارهای مهم برای شناسایی بیماران تبدیل شد. اما پرسش اینجاست که پزشکان عمومی تا چه حد قادرند این تصاویر را بهدرستی تفسیر کنند و به موقع برای درمان تصمیم بگیرند؟
کووید- 19 از زمان شیوع جهانیاش، نظامهای سلامت را با بحرانی بیسابقه روبهرو کرد. نیاز به تشخیص سریع و دقیق بیماران، فشار سنگینی بر آزمایشگاهها و مراکز درمانی وارد آورد. در کنار آزمایشهای آزمایشگاهی، بهویژه تست PCR که استاندارد طلایی تشخیص بیماری شناخته میشود، روشهای تصویربرداری مانند سیتیاسکن به عنوان مکملی حیاتی برای شناسایی درگیری ریوی بیماران اهمیت یافتند. سیتیاسکن میتواند الگوهای مشخصی از درگیری ریه مانند کدورتهای شیشهای و تغییرات بافتی را نشان دهد؛ تغییراتی که اغلب با شدت بیماری ارتباط دارند و در تصمیمگیری بالینی نقش حیاتی ایفا میکنند.
بازار ![]()
از آنجا که در بسیاری از مناطق، امکان انجام یا دریافت سریع نتایج PCR وجود نداشت، سیتیاسکن به ابزاری کلیدی در تشخیص و مدیریت اولیه بیماران تبدیل شد. اما تفسیر صحیح تصاویر به تجربه و مهارت نیاز دارد. در مراکز مراقبتهای اولیه، پزشکان عمومی معمولاً نخستین فردی هستند که بیماران را میبینند. توانایی آنها در تفسیر تصاویر میتواند در تصمیمگیری به موقع برای ایزولهسازی، ارجاع و درمان مؤثر بیماران حیاتی باشد. این موضوع ضرورت بررسی توانایی پزشکان عمومی در تفسیر سیتیاسکنهای کووید- 19 را دوچندان میکند.
در همین راستا، عرفان قدیرزاده از کمیته تحقیقات دانشجویی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مازندران به همراه پنج همکار خود، پژوهشی را برای بررسی توانایی پزشکان عمومی در تفسیر سیتیاسکنهای بیماران مبتلا به کووید- 19 انجام دادند. این مطالعه با هدف سنجش میزان دقت و آمادگی پزشکان عمومی در ارزیابی تصاویر ریه در دوران همهگیری انجام گرفت تا مشخص شود در چه سطحی از درگیری بیماری، عملکرد آنها قابل اتکا است و در چه مواردی نیاز به آموزش یا پشتیبانی تخصصی وجود دارد.
در این تحقیق 77 پزشک عمومی شرکت داشتند. به هر یک از شرکتکنندگان 20 نمونه سیتیاسکن از ریه بیماران مبتلا به کووید- 19 ارائه شد. این تصاویر پیشتر توسط رادیولوژیستها انتخاب شده بودند تا طیفی از سطوح درگیری ریوی از خفیف تا بسیار شدید را شامل شوند. پزشکان عمومی پس از مشاهده تصاویر، تفسیر خود را درباره سطح درگیری ارائه کردند و نتایج با ارزیابی متخصصان رادیولوژی مقایسه شد. دادهها شامل مشخصات دموگرافیک، سابقه کاری، محل خدمت و تجربه کاری در دوران پاندمی نیز جمعآوری گردید تا ارتباط این عوامل با عملکرد پزشکان بررسی شود.
نتایج نشان دادند که اکثر پزشکان عمومی (بیش از 84 درصد) در تفسیر سیتیاسکنهای با درگیری بسیار شدید یا بدون درگیری (نرمال) عملکرد قابل قبولی داشتند. اما وقتی شدت درگیری متوسط یا شدید بود، دقت آنها بهترتیب به حدود 14 و 12 درصد کاهش یافت. به بیان ساده، هرچه الگوی درگیری پیچیدهتر میشد، تشخیص برای پزشکان عمومی دشوارتر میگردید.
تحلیل دادهها نشان داد پزشکان جوانتر (زیر 40 سال) نسبت به همکاران مسنتر عملکرد بهتری در تفسیر تصاویر داشتند. همچنین پزشکان شاغل در مطبهای خصوصی، و آنهایی که سابقه کاری بیشتری در دوران پاندمی داشتند، در مقایسه با همتایان خود در مراکز دولتی یا اورژانسها، دقت بیشتری نشان دادند که نشاندهنده تأثیر تجربه، شرایط کاری و دسترسی به بیماران بر مهارت تفسیر تصاویر است.
پژوهشگران نتیجه گرفتند که پزشکان عمومی معمولاً در تشخیص موارد کاملاً واضح چه سالم و چه بسیار درگیر موفقتر عمل میکنند، اما در مواردی با درگیری متوسط یا الگوهای کمتر مشخص، نیاز به تجربه و آموزش بیشتری دارند. این نتیجه نشان میدهد که حتی در شرایط اضطراری، کیفیت تشخیص به سطح مهارت فردی بستگی دارد و نباید فرض کرد که همه پزشکان در تفسیر سیتیاسکن به یک اندازه توانمند هستند.
بر اساس یافتههای تکمیلی این مطالعه، بیشتر شرکتکنندگان زن و از گروه سنی بالای 49 سال بودند. حدود 44 درصد از آنها بین 10 تا 19 سال سابقه کاری داشتند و بیش از نیمی از پزشکان، تجربه فعالیت بیش از دو سال در دوران همهگیری را گزارش کردند.
روندها نشان میداد پزشکان جوانتر و با تجربه مستقیمتر از دوران پاندمی، آمادگی بیشتری برای تفسیر سیتیاسکن داشتند. این موضوع احتمالاً به آشنایی بیشتر آنها با فناوریهای نو و نرمافزارهای جدید تفسیر تصویر مربوط است.
پژوهشگران تأکید کردند که برای بهبود توان تشخیصی پزشکان عمومی، طراحی دورههای آموزشی کوتاهمدت و کاربردی در زمینه تفسیر سیتیاسکن ضروری است. همچنین پیشنهاد شد که برنامههای مشترک با متخصصان رادیولوژی برگزار شود تا پزشکان عمومی از تجربه عملی آنها بهرهمند شوند. استفاده از سامانههای مشاوره از راه دور (تلهمدیسین) نیز میتواند به ویژه در مناطق دورافتاده، به عنوان ابزار پشتیبان در تصمیمگیری تشخیصی مورد استفاده قرار گیرد.
قابل ذکر است نتایج این پژوهش در «مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران» منتشر شدهاند؛ مجلهای وابسته به دانشگاهی که در زمینه علوم پزشکی و سلامت عمومی فعالیت گستردهای دارد.
انتشار چنین پژوهشهایی نشان میدهد که دانشگاههای کشور، نقش فعالی در ارزیابی و ارتقای کیفیت خدمات درمانی در شرایط بحرانی ایفا میکنند و نتایج آن میتواند مبنایی برای اصلاح برنامههای آموزشی پزشکان عمومی در سراسر کشور قرار گیرد.