پیام خوزستان - نامه نیوز / یک تحلیلگر سیاسی گفت: بیانیه اخیر جبهه اصلاحات عملا پایان عمر سیاسی جریان اصلاحات را رقم زد. محتوای آن به‌قدری مغایر با افکار عمومی مردم ایران است که می‌توان آن را تیر خلاصی بر جریان اصلاحات دانست.
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات با واکنش‌های منفی زیادی روبه‌رو شد؛ بیانیه‌ای که به تعبیر اهل سیاست و کارشناسان ضد ملی بود. در این بین پرسش آن است که این بیانیه چه آثار منفی‌ای خواهد داشت و آیا سید محمد خاتمی هم‌نظر آن با بیانیه اخیر است؟
ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی، درباره این موضوع به «نامه‌نیوز» گفت: «بیانیه اخیر جبهه اصلاحات از جهات مختلف، چه از نظر زبانی و چه از محتوایی و چه حتی از لحاظ زمان انتشار، مایه تأسف است. از منظر زمان انتشار باید گفت در شرایطی که کشور نیازمند همبستگی ملی و همراهی نیروهای سیاسی است، انتشار چنین بیانیه‌ای با لحن رادیکال و تحریک‌آمیز، فضای سیاسی کشور را مخدوش می‌کند. این اقدام نه‌تنها کمکی به حل مشکلات نمی‌کند، بلکه به تفرقه و موضع‌گیری‌های تند دامن می‌زند و در عمل اقدامی ضدملی محسوب می‌شود. از سوی دیگر، این بیانیه از طرف جریانی صادر شده است که خود حامی دولت فعلی به شمار می‌رود. بنابراین، پیام آن در سطح بین‌المللی این‌گونه برداشت می‌شود که گویی دولت موجود چنین نگاهی دارد؛ برداشتی که به‌طور کامل برخلاف منافع ملی ایران است».
بازار ![]()
وی افزود: «علاوه‌بر بُعد زبانی و زمانی از منظر محتوایی هم تأسف‌بار است. نویسندگان بیانیه با نوعی عقب‌ماندگی تحلیلی به مسائل نگریسته‌اند و گویا تجربه‌های تاریخی دو دهه اخیر کشور را نادیده گرفته‌اند. آنان خواستار مذاکره مستقیم و جامع با آمریکا شده‌اند، در حالی‌که در سال 84، مذاکرات سعدآباد با اروپایی‌ها انجام شد و ایران به مدت دو سال فعالیت هسته‌ای خود را تعلیق کرد، اما هیچ‌یک از تحریم‌ها لغو نشد. حدود یک دهه بعد، مذاکرات برجام با آمریکا و سه کشور اروپایی به امضا رسید، اما باز هم طرف غربی به تعهدات خود پایبند نبود و تحریم‌ها حتی تشدید شد. در دولت فعلی نیز، درست در میانه مذاکرات، آنان علیه ایران اقدام خصمانه کردند. آیا نویسندگان بیانیه این واقعیت‌ها را نمی‌دانند؟ در این بیانیه حتی خواستار غنی‌سازی صفر درصد شده‌اند؛ در حالی که غنی‌سازی اورانیوم برای صنایع کشور مزایای فراوانی دارد. پذیرش چنین درخواستی به معنای تسلیم کامل در برابر خواست غرب است. علاوه بر این، حتی اگر ایران غنی‌سازی را به صفر برساند، آیا مشکل غرب با ایران حل خواهد شد؟ تجربه نشان داده که مسئله غرب صرفاً غنی‌سازی نیست، بلکه اهداف بزرگ‌تری را دنبال می‌کنند. با این حال، در بیانیه هیچ اشاره‌ای به رفع تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی نشده است و تضمینی نیز برای پایبندی غرب به تعهداتش در نظر گرفته نشده است».
این تحلیلگر سیاسی گفت: «به باور من، این بیانیه عملا پایان عمر سیاسی جریان اصلاحات را رقم زد. محتوای آن به‌قدری مغایر با افکار عمومی مردم ایران است که می‌توان آن را تیر خلاصی بر جریان اصلاحات دانست. در شرایطی که کشور درگیر جنگ ترکیبی و فشارهای سنگین خارجی است، سخن گفتن از بازگرداندن نیروهای نظامی به پادگان‌ها، حتی اگر نیت خیرخواهانه‌ای پشت آن باشد، به تضعیف روحیه عمومی نیروهای نظامی منجر می‌شود».
ایمانی در پایان گفت: «همان‌طور که در مواقعی که رادیکال‌های جریان اصولگرا مواضعی می‌گیرند و از سران این جریان انتظار می‌رود که در برابر اقدامات تندروانه آنها موضوع بگیرد، اکنون نیز وظیفه ملی آقای خاتمی و سایر چهره‌های شاخص اصلاحات است که صریح، قاطع و سریع علیه این بیانیه موضع‌گیری کنند. آقای خاتمی اگر موضع‌گیری شفافی نکند دچار اشتباه بزرگی در حیات سیاسی‌اش می‌شود».