سه شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۴

علمی

ادعای بلندپروازانه یک فیزیکدان: سفر به نزدیک‌ترین سیاه‌چاله فقط ۷۰ سال طول می‌کشد

ادعای بلندپروازانه یک فیزیکدان: سفر به نزدیک‌ترین سیاه‌چاله فقط ۷۰ سال طول می‌کشد
پیام خوزستان - زومیت / براساس محاسبات جدید یک پژوهشگر، سفر به نزدیک‌ترین سیاه‌چاله می‌تواند در حدود ۷۰ سال یا تقریباً درطول عمر متوسط یک انسان امکان‌پذیر باشد. متأسفانه ما در ...
  بزرگنمايي:

پیام خوزستان - زومیت / براساس محاسبات جدید یک پژوهشگر، سفر به نزدیک‌ترین سیاه‌چاله می‌تواند در حدود 70 سال یا تقریباً درطول عمر متوسط یک انسان امکان‌پذیر باشد.
متأسفانه ما در دنیای «پیشتازان فضا» زندگی نمی‌کنیم؛ تا جایی که می‌دانیم،‌ سرعت نور مرزی عبورناپذیر است. از این رو حتی اگر بخواهیم با جدیدترین فناوری دردسترس به نزدیک‌ترین منظومه ستاره‌ای سفر کنیم، باید دست‌کم چندهزار سال در راه باشیم.
بازار
در حال حاضر هیچ فضاپیمایی نداریم که بتواند با سرعت نور حرکت کند، اما پیشنهادهایی برای ساخت فضاپیمای فوق ‌سبکی مطرح شده که بتواند با استفاده از لیزر و بادبان خورشیدی تا کسری از سرعت نور شتاب بگیرد. اکنون، یک اخترفیزیکدان این پرسش را مطرح کرده است: چرا یکی از این فضاپیماها را به سمت یک سیاه‌چاله نفرستیم؟
پروژه‌ی سفرهای میان‌ستاره‌ای قبلاً برای بازدید از سیاره‌های فراخورشیدی پیشنهاد شده‌اند. «پروژه استارشات» نمونه‌ای از آن‌هاست که هدفش رساندن یک نانوکاوشگر با وزن کمتر از صد گرم به 20 درصد سرعت نور است تا بتواند فاصله 4٫2 سال نوری تا پروکسیما قنطورس (نزدیک‌ترین ستاره به خورشید) را در حدود 25 سال طی کند. البته چالش‌های بزرگی وجود دارد؛ از کوچک‌سازی بادبان نوری گرفته تا ساخت لیزری که بتواند آن را شتاب دهد.
پروفسور کوزیمو بامبی، فیزیکدان دانشگاه فودان چین در این میان یک فرصت جالب می‌بیند. او می‌گوید اگر مهندسان در حال کار روی فناوری چنین مأموریتی به یک سیاره فراخورشیدی هستند، چرا به یک جرم دیگر، مثل سیاه‌چاله فکر نکنیم؟ شاید این فناوری همین حالا آماده نباشد، اما امکان آماده‌سازی آن طی چند دهه وجود دارد و در آن زمان می‌توان کاوشگرهایی را به سمت ستاره‌های مختلف و حتی سیاه‌چاله فرستاد.
کوزیمو بامبی می‌گوید: «ایده من این است که جامعه علمی را برای چنین احتمالی به فکر وادارم. نمی‌دانم این کار جواب می‌دهد یا نه، اما ارزش امتحان کردن را دارد. گاهی مردم می‌گویند: «خب، این غیرممکن است!» و بعد از چند دهه، دیگر این‌طور نیست.»
نمونه‌هایی از ایده‌های دور از انتظار که به واقعیت تبدیل شدند، شامل کشف امواج گرانشی (که مدت‌ها پیش به‌صورت نظری پیش‌بینی شده بودند) و نخستین تصویر سیاه‌چاله هستند که در دهه گذشته به واقعیت‌هایی انقلابی تبدیل شدند؛ اما فرستادن یک نانوکاوشگر به سوی سیاه‌چاله نه‌تنها با چالش‌های فناورانه روبه‌روست، بلکه یک نکته‌ی مهم در خود دارد: ما هنوز هدف را نمی‌شناسیم.
از نظر آماری، باید تعداد زیادی سیاه‌چاله هم‌اندازه ستاره در کهکشان وجود داشته باشد که به‌طور آرام در فضا شناورند و این یعنی احتمالاً یکی از آن‌ها در فاصله 20 تا 25 سال نوری قرار دارد. مشکل اینجاست که اگر این سیاه‌چاله‌ها در حال بلعیدن ماده نباشند، ما نمی‌توانیم آن‌ها را ببینیم. دو عدد از نزدیک‌ترین سیاه‌چاله‌های ردیابی‌شده توسط فضاپیمای گایا به ترتیب در فاصله 1560 و 3800 سال نوری قرار دارند؛ بنابراین فعلاً امکان بازدید از آن‌ها وجود ندارد.
شاید یک سیاه‌چاله بسیار نزدیک‌تر در داده‌های کامل مأموریت گایا پنهان شده باشد. ممکن است یکی توسط رصدخانه‌ی تازه‌کار «ورا روبین» یا آرایه کیلومتر مربعی یا یکی دیگر از تلسکوپ‌های جدید (چه زمینی و چه فضایی) که در چند سال آینده آغاز به کار می‌کنند، کشف شود. پرتاب نانوکاوشگری با سرعت یک‌سوم سرعت نور می‌تواند به ما امکان بدهد که ظرف 60 تا 80 سال به چنین سیاه‌چاله‌ای برسیم. پروفسور بامبی می‌گوید:
سفر به سیاه‌چاله کاری نیست که بتوانیم فردا انجام دهیم. این آزمایش حاصل تلاش چندین نسل از دانشمندان خواهد بود. ما این کار را نه فقط برای خود، بلکه برای نسل‌های آینده انجام می‌دهیم.
مأموریت به سیاه‌چاله صرفا به‌دلیل جذابیت ارزشمند نیست؛ بلکه می‌تواند محیط آزمایشی منحصربه‌فردی برای آزمایش نسبیت عام و درک ما از گرانش فراهم کند. ما این نظریه را در مأموریت‌های منظومه شمسی از جمله مأموریت جونو برای سیاره مشتری آزمایش کرده‌ایم؛ اما سیاه‌چاله‌ها، اجرامی بسیار غیرعادی محسوب می‌شوند. پیش‌بینی‌های نسبیت عام بسیار دقیق و خاص‌‌اند و مأموریت به سیاه‌چاله می‌تواند روشی شگفت‌انگیز برای بررسی آن‌ها باشد.
یافته‌های پژوهش در مجله آی‌ساینس منتشر شده است.


نظرات شما