پیام خوزستان - انتخاب / محمدرضا زائری در واکنش به استعفای کاظم صدیقی از امامت نماز جمعه تهران نوشت: کاش آقای علمالهدی هم به ایشان اقتدا کند.
زائری در صفحه اینستاگرام خود نوشت: « استعفای حاج آقای صدیقی خیلی خوب بود ولی کاش خیلی زودتر انجام میشد، بی آنکه خود ایشان و نظام و انقلاب و کشور و دین جوانان و اعتماد مردم این قدر آسیب ببیند.
ایشان هم از آنها بود که حیف شد.
بازار ![]()
میتوانست یک منبری خیلی خواستنی باشد، میتوانست یک ذاکر باصفای مجالس روضه و محافل معنوی حسینی باشد، میشد یک امام جماعت نازنین باشد توی مسجد یک محله، میشد یک استاد اخلاق خوب باشد. شاید آن نسبت خانوادگی که با حاج آقای امجد داشتند تجانسی فراهم میکرد و اگر هر دو از سیاست کناره میگرفتند این قدر ضربه نمیخوردند و ... روزگار عجیبی است و امروز فکر میکنم بزرگترین لطفی که خداوند میتواند به یکی مثل من ناتوان و ضعیف بکند این است که اصلا در موقعیتها و جایگاههایی که توان و ظرفیتش را ندارم قرارم ندهد.
عملکرد ایشان در قوه قضاییه را اصلا نمیتوانم توجیه کنم، نقش ایشان در جایگاه امامت جمعه یا ستاد امر به معروف را اصلا نمیتوانم بپذیرم، اظهار نظرهای عجیب و غریب ایشان در مسایل مختلف را درک نمیکنم و نمیفهمم، با حاج آقای صدیقی از زمین تا آسمان اختلاف دارم؛ در فکر و فهم و منش و مشی و رویکرد، اما ضمن تقدیر از استعفای -هر چند دیرهنگام- ایشان، بد نیست خاطرهای را بنویسم.
یکبار گروهی در یک مراسم عمومی ایشان را برای سخنرانی دعوت کرده بودند و این درست زمانی بود که چند روز قبلش ایشان یکی از همان حرفهای عجیب و غریب را زده بود و من هم با دیدنش طاقت نیاوردم و با لحن تند اعتراضی کردم -که خودم میدانستم از چه سبب است، اما به هر حال شاید برای دیگران توجیه و مناسبتی نداشت-، ایشان در آن موقعیت چیزی نگفت و بعد مرا کنار کشید و در گوشم حدیثی خواند با این مضمون که تذکر خصوصی به برادر مؤمن سزاوارتر است تا آبروبردن علنی و ... و انصافا این صبر و نجابتش در آن لحظه برای من درس بود؛ و لمثل هذا فلیعمل العاملون!»
زائری تأکید کرد: «کاش آقایان جنتی و علم الهدى هم به ایشان اقتدا کنند و عزت و حرمت و آبروی خود را نگه دارند و به مطالعه و استراحت و عبادت مشغول باشند. کشیشهای مسیحی یک عادت خوب دارند که بعد از یک سن و سال بالا وقتی توان و ظرفیت ادای وظایف شان را از دست میدهند، به خلوت دیر میروند و مشغول عبادت میشوند، زیرا کلیسا با تجربهای که بعد از رنسانس پیدا کرد میداند که حفظ مسیحیت برایش مهمتر است تا حفظ این و آن.»