پیام خوزستان - گجت نیوز / تاکنون هزاران فسیل دایناسور در کشورهایی مثل آمریکا، چین و کانادا پیدا شدهاند. پس چرا نمیتوان فسیل دایناسور را در دیگر کشورهای جهان و مخصوصا ایران کشف کرد؟ دلایل مربوط به ایران فوقالعاده عجیب و جذاب هستند.
دانشمندان موفق شدهاند در نتیجه چندین قرن اکتشاف چند میلیون قطعه فسیل دایناسور را در آمریکا، چین، آرژانتین، کانادا و مغولستان پیدا کنند. این اکتشافات شامل 1200 گونه دایناسور مختلف میشوند. جالب است بدانید که اکتشافات هنوز هم ادامه دارند و شاهد انتشار گزارشهای هیجانانگیز مرتبط با آنها در اخبار علمی هستیم. پس چرا هیچ خبری از کشف فسیل یک دایناسور در ایران منتشر نمیشود؟
بازار ![]()
دلایل عدم کشف فسیل دایناسور در ایران
فسیل دایناسور ایران
دایناسورهای از حدود 230 میلیون سال پیش در کره زمین پدیدار شدند و تا 66 میلیون سال پیش بر آن حکمرانی کردند. در واقع آنها توانستند 165 میلیون سال دوام بیاورند. برای نشان دادن عظمت مسئله باید یادآوری کنیم که قدمت انسان هوشمند به تنها 300 هزار سال میرسد.
در نهایت برخورد یک سیارک نابودگر باعث شد که دوران حضور دایناسورها در زمین به پایان برسد. در صورت برخورد سیارک دایناسورها به زمین امروزی نیز باید انتظار فاجعهای بزرگ را داشته باشیم. بهباور دانشمندان در اوج شکوفایی این جانوران حدود یک میلیارد دایناسور در زمین زندگی میکردند. طبیعتا در طول 165 میلیون سال باید چند ترلیون دایناسور در زمین گام نهاده باشند.
در آن زمان حتی هیولاهای ترسناکتر از دایناسورها نیز وجود داشتند. هرچند دایناسور گونه و جمعیت غالب بود. دایناسورها در تمام خشکیهای کره زمین زندگی میکردند و محدود به نقاط خاصی نبودند. پس واقعا دلیل عدم کشف یک اسکلت دایناسور بزرگ در ایران و بسیاری از کشورهای جهان چیست؟
وضعیت ایران در دوران دایناسورها
کره زمین در دورههای تریاس و کرتاسه با کره زمین امروزی تفاوتهای بسیار داشت. در آن زمان قارهها شکل متفاوتی داشتند و خشکیهای فعلی نیز در موقعیت کنونی خود نبودند. حتی یخچالهای قطبی هم شکل نگرفته بودند و سطح آب دریاها حدود 200 متر بالاتر از الان بود.
دادههای علمی نشان میدهد که در آن زمان منطقهای که بهعنوان ایران میشناسیم در شمال آفریقا و نزدیکی استوا قرار داشته است. ایران در آن زمان در حاشیه دریای باستانی تتیس بود. به همین خاطر بخش جنوبی ایران کاملا زیر آب قرار داشت و بهعنوان بستر دریا شناخته میشود. در بخشهای مرکزی نیز دریایی نسبتا کمعمق شکل گرفته بود
در واقع در بخشهای مرکزی ایران میتوانستید جزایر کوچک و پراکنده را مشاهده کنید. تنها ممکن بود در مواقعی بخشهای شمالی و شرقی ایران از آب بیرون بیایند. در نتیجه اولین دلیل برای عدم کشف فسیل دایناسور در ایران به موقعیت متفاوت قارهها مربوط میشود.
بهباور دانشمندان گروههای کوچک دایناسور در خشکیهای ایران زندگی میکردند. هرچند در این مناطق فعالیتهای زمینشناختی بسیار زیادی رخ میداد. فوران کوههای آتشفشانی و زلزلههای مکرر باعث میشد دایناسورها چندان این منطقه را مناسب ندانند.
سرنوشت تلخ فسیلهای ایرانی
در مناطق مختلف ایران فسیلهای بسیار زیادی از جانوران دریایی مثل آمونیت، صدف و مرجان پیدا شده است. آنها در آبهای کمعمق بودند و خیلی زود توسط لایهای از رسوبات پوشیده میشدند. هرچند چنین امکانی برای دایناسورها وجود نداشت.
اگر هم یک دایناسور در نزدیکی دریا میمرد، تنها امکان داشت با اتفاقات پیشبینی نشدهای مثل سیل یا طوفان به دریا کشیده شود. در طول مسیر جسد دایناسور مورد حمله جانوران مختلف قرار میگرفت. حتی پس از وارد شدن در دریا نیز جسد توسط باکتریها و یا حتی موجودات گوشتخوار موجود در آب تجزیه میشد. در نتیجه احتمال تشکیل فسیل دایناسور در ایران پایین میآمد.
بدتر از همه اینکه رسوبات دریایی معمولا حاوی ترکیبات شیمیایی خاصی هستند. این ترکیبات میتوانند در درازمدت استخوان دایناسور را نابود کنند. هرچند اگر دایناسور در رسوبات رودخانهای دفن میشد، احتمال سالم ماندن جسد بسیار بالا میرفت.
با همه اینها باز هم باید تعدادی فسیل دایناسور در ایران شکل گرفته باشد. 165 میلیون سال زمان کمی برای رخ دادن حتی غیرمحتملترین اتفاقها نیست. هرچند ما فقط توانستهایم ردپای دایناسور را در کرمان مشاهده کنیم. در نزدیکی زرند سنگی با ابعاد 50 در 80 وجود دارد که میتوان ردپای دایناسورها را در آن مشاهده کرد.
دانشمندان تایید کردهاند که ردپاهای کشف شده مرتبط با یک دایناسور گوشتخوار بسیار بزرگ و فرزندان آن بودهاند. ظاهرا در آن زمان آنها در نزدیکی یک تالاب زندگی میکردند. قدمت این ردپاها به 200 میلیون سال پیش مربوط میشود. تصور کنید اگر دایناسورها منقرض نمیشدند، الان وضعیت کرمان چگونه بود.
پژوهشهای مختلف سبب شده در نزدیکی زرند دندان یک دایناسور گوشتخوار بزرگ و تعدادی استخوان شکسته کوچک نیز پیدا شود. هرچند مشخص نیست استخوانها به چه دایناسوری تعلق دارند. درست است که شاهد کشف یک اسکلت کامل دایناسور نبودهایم؛ اما میتوان با قطعیت گفت که دایناسورها در ایران زندگی میکردند. پس چه بلایی سر فسیل های دایناسور در ایران آمده است؟
بسیاری از کارشناسان کوهزایی گسترده را مقصر میدانند. این پدیده سبب میشود لایههای فسیلی آسیب دیده یا به مناطق عمیقتر بروند. حتی ممکن است آنها زیر چندین لایه مختلف فشرده شوند. فراموش نکنید بسیاری از فسیلها هنگام رخ دادن بلایای طبیعی یا فعالیتهای انسانی بهصورت اتفاقی آشکار شدهاند. هرچقدر فسیل بهمناطق عمیقتر برود، امکان کشف آن نیز پایینتر میآید.
دلایل سیاسی اقتصادی دیده نشدن فسیل دایناسور در ایران
در ایران معمولا بودجه چندان زیادی به فعالیتهای باستان شناسی اختصاص داده نمیشود. آن هم در حالی که باستان شناسی به تاریخ چند هزار ساله ایران مربوط میشود و احتمال موفقیت در آن بالا است.
طبیعتا بودجه ویژه و هنگفتی نیز به دیرینهشناسان و پروژههای مرتبط با کشف فسیل دایناسور در ایران داده نخواهد شد. پژوهشگران خارجی هم بیشتر تمایل دارند وقت خود را در مناطقی صرف کنند که پیشتر شاهد پیدا شدن فسیل بودهاند. به همین خاطر گروههای مختلف حتی به مغولستان میروند؛ اما حاضر نیستند در ایران حضور داشته باشند.
در واقع تا زمانی که شاهد کشف شگفتانگیز در زمینه فسیل دایناسور در ایران نباشیم، هیچ سرمایهگذاری خاصی از طرف خارجی نخواهیم داشت.
چرایی پیدا نشدن فسیلها در بسیاری از کشورهای جهان
بیایید بپذیریم که شرایط ایران برای شکلگیری فسیل مساعد نبوده است. آیا میتوان این را برای اکثر کشورهای جهان نیز گفت؟ پاسخ در چگونگی شکلگیری فسیل قرار دارد. پس از مرگ دایناسور فورا باید جسد توسط یک لایه از رسوب پوشیده شود. سپس در گذر زمان لایههای بیشتری شکل میگیرند و فشار افزایش مییابد.
در گام بعدی مواد معدنی با جریان آب به درون بافت استخوان نفوذ کرده و آنها را به سنگ تبدیل میکنند. در واقع آنچه بهعنوان فسیل دایناسور مشاهده میکنید استخوان واقعی جانور نیست. در اکثر موارد کل ترکیب درون استخوان با مواد معدنی جایگزین میشود و تنها شکل کلی باقی میماند. همین نیز سبب شده که پس از گذشت میلیونها سال فسیلها همچنان سالم بمانند.
اکثر فسیلهای کشفشده جهان در نزدیکی دریاچهها یا رودهای پیشین پیدا شدهاند. برخی از دایناسورها نیز اندکی پیش از وقوع سیل مردهاند. همین نیز باعث شده با لایه ضخیمی از گلولای پوشانده شده و جاودان شوند. در واقع تقریبا امکان شکلگیری فسیل در مناطق خشک وجود ندارد.
دانشمندان حتی در رابطه با دایناسورهایی که در جنگلها یا مناطق کوهستانی زندگی میکردند اطلاعی ندارند. چراکه هیچ فسیل خاصی از آنها به دست نیامده است. دادههای مختلف نشان میدهند که ما تنها 29 درصد از گونههای مختلف دایناسور را شناسایی کردهایم. طبیعتا محیط متفاوت میتواند به شکلگیری ویژگیهای خاص نیز منجر شود.
شاید دایناسورهای کوهستانی نسبت به نمونههای کشف شده بسیار متفاوت و خاص بودند. با همه اینها، مجدد باید تاکید کنیم که 165 میلیون سال زمان بسیار زیادی است. احتمال دارد یک اتفاق بسیار عجیب و نادر سبب شده باشد که فسیلی ناشناخته در منطقهای که اصلا انتظار نمیرفت شکل بگیرد.
در واقع همچنان میتوان امیدوار بود که فسیل یک دایناسور شگفتانگیز و ناشناخته در ایران پیدا شده و جهانیان را حیرتزده کند.