نقدی بر فیلم «دایناسور» ساخته مسعود اطیابی/ فتح گیشه با فرمول همیشگی
فرهنگی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - شهرآرا/ مسعود اطیابی یکی از مهمترین چهرههای کمدی بدنه سینمای ایران محسوب میشود؛ کسی که در سالهای اخیر با فیلمهای پرفروشی همچون «دینامیت»، «انفرادی»، «هتل» و «تگزاس» گیشه را تحت سیطره خود در آورده است.
اطیابی، با آخرین اثر خود به نام «دایناسور»، در سال جاری هم موفق بوده و در صدر جدول اکران 1404 قرار گرفته است. او به خوبی میداند که برای جذب مخاطب ایرانی، باید از یک ترکیب خاص استفاده کند؛ ترکیبی که مؤلفههای مختلفش، از انتخاب سوژه و شکل کارگردانی گرفته تا جنس شوخیها و حتی ترکیب بازیگران، از پیش مشخص شده است.
«دایناسور»، به نویسندگی امیر برادران و تهیه کنندگی ابراهیم عامریان، با بهره گیری از زوج پژمان جمشیدی و امیر جعفری (در نقش رضا دایناسور و جلال) تلاش کرده است تا در کنار لحظات کمدی و سرگرم کننده، رگههایی عاطفی از یک ملودرام خانوادگی را هم، در لحظاتی بسیار محدود، به متن روایت تزریق کند. سها نیاستی، نگار فروزنده، یوسف تیموری، رضا ناجی و سوسن پرور از دیگر بازیگران «دایناسور» هستند که ترکیبی یکدست و قابل حدس برای یک کمدی عامه پسند محسوب میشوند.
بازار ![]()
قصهای متفاوت از یک سوءتفاهم
«دایناسور» داستانی را روایت میکند که با یک سوءتفاهم پزشکی آغاز میشود؛ نمونه خون یک مرد جوان که برای ازدواج به آزمایشگاه مراجعه کرده، با مرد معتادی که نگران لو رفتن است، جابه جا میشود. این اشتباه موجب ایجاد نوعی حس ناامیدی و بی توجهی به دنیا در او میشود.
پیوندی ناخواسته میان دو شخصیت کاملا متفاوت شکل میگیرد: یک مرد از طبقه پایین که گرفتار اعتیاد است، و دختری که برای نجات آینده اش در تلاش است. این گره خوردگی ساده، موقعیتهای طنز متعددی را به وجود میآورد که بیشتر از شوخیهای کلامی، بر اساس موقعیتها و روابط انسانی شکل میگیرد. این موضوع در مقایسه با بسیاری از آثار مشابه همچون «کوکتل مولوتف»، «دایناسور» را از تکرار کمی دورتر میکند و شوخیهای این اثر را قابل پخشتر جلوه میدهد.
آمار فروش و استقبال از فیلم
تا امروز، فیلم «دایناسور» با ثبت عدد حدود 140 میلیاردتومانی، عنوان پرفروشترین فیلم سینمای ایران را به خود اختصاص داده است. این رقم قابل توجه، نشان دهنده علاقه مداوم مخاطبان به دیدن یک کمدی خانوادگی است که به جای تکیه بر شوخیهای سخیف، از داستانی با مؤلفههای نسبتا متفاوت بهره میبرد. این موفقیت در گیشه، نقطه قوت فیلم محسوب میشود که بر توانایی سازندگان در جلب توجه تماشاگران تأکید دارد.
نقش آفرینی متفاوت ستاره همیشگی کمدی
پژمان جمشیدی در «دایناسور» نقشی با مؤلفههای متفاوت را پذیرفته است، در حالی که، طی سالهای اخیر، اغلب با یک تیپ ثابت در فیلمهایی همچون «دینامیت»، «آنتیک» و «کوکتل مولوتف» دیده شده بود، در «دایناسور» شخصیت مردی معتاد را ایفا میکند. ترکیب شوخ طبعی و درد در بازی او، به ویژه در صحنههای بحرانی، تحسین برانگیز است. در کنار او، امیر جعفری با همان تیپ همیشگی خود در فیلمهای کمدی، اگرچه تکراری است، اما میتواند یک وردست قهرمان بامزه باشد و در خلق موقعیتهای طنز به پژمان جمشیدی پاس گل بدهد.
یک رابطه خانوادگی
یکی از جذابترین جنبههای فیلم «دایناسور» که حساب آن را تا حدی از سایر کمدیهای عامه پسند جدا میکند، طراحی قصه بر مبنای رابطه پدر و دختری است که سالها از هم دور بودهاند.
این رابطه، هم زمان جنبههای کمیک و تراژیک دارد و به نوعی احساسات انسانی را با زبانی کمیک به مخاطب عرضه میکند. در سینمای کمدی ایران، این گونه پرداختهای انسانی کمتر دیده شده و همین موضوع اجازه نمیدهد که «دایناسور» تکراری به نظر برسد؛ هرچند طبیعتا دست نویسنده را برای طراحی شوخیهایی که موجبات قهقهه مخاطب را فراهم میآورند، تا حدی میبندد. اگرچه این بخش در «دایناسور» به طور مؤثری به نمایش درآمده، اما ظرفیت بیشتری برای عمق بخشی به شخصیتها و روابط وجود داشت تا فیلم را از یک کمدی صرفا سرگرم کننده به اثری برجستهتر تبدیل کند؛ هرچند که این ظرفیت تا حد زیادی هدر میرود.
ماقبل نقد در مؤلفههای فنی و هنری
با وجود پیرنگ جذاب و متفاوت، «دایناسور» در جنبههای فنی و هنری خود، با ضعفهایی جدی همراه است. از نظر فیلم برداری، طراحی صحنه، گریم، تدوین و موسیقی و... فیلم در وضعیت نسبتا سادهای قرار دارد که تفاوتی را با همان جنس کمدیهای شانه تخم مرغی نشان نمیدهد. هیچ کدام از این ابعاد به طور برجستهای به کمک داستان نمیآیند و فیلم به طور کلی فاقد عمق بصری و خصایل ویژه در کارگردانی است.
این نکته نشان میدهد که تمرکز سازندگان بیشتر بر خلق لحظات خنده دار و در نهایت سرگرم کننده بوده است و جنبههای دیگر سینمایی در حاشیه قرار گرفتهاند.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1101868/