«تاسیان» بازسازی یک دهه، بازخوانی یک دلباختگی
فرهنگی
بزرگنمايي:
پیام خوزستان - برنا / «تاسیان» سریالی است میان خاطره و خیال؛ روایتی عاشقانه از دل تاریخ معاصر که با بازیهای خوب، فضاسازی دقیق و نگاهی زنانه، سوگ و سیاست را در هم تنیده است.
سریال «تاسیان» به کارگردانی تینا پاکروان، نه صرفاً یک درام تاریخی یا ملودرام عاشقانه، بلکه ترکیبی حسابشده از هر دو است؛ ترکیبی که مخاطب امروز را، با نگاهی نو، به روزهایی بازمیگرداند که هنوز از دل تاریخ بیرون نیامدهاند. تاسیان در ادامه تجربه موفق «خاتون» نشان میدهد که پاکروان نه فقط دغدغه روایت، که وسواس در جزییات زیباییشناسانه و شناخت تاریخی دارد. سه قسمت آغازین تاسیان ثابت میکند که این سریال با فرمی قابل دفاع و محتوایی دغدغهمند، آمده تا در میان محصولات شتابزده شبکه نمایش خانگی، قد علم کند.
نگاه پاکروان در «تاسیان» به وضوح از مرحله آزمون و خطا عبور کرده است. همان کارگردانی که زمانی «لس آنجلس تهران» را ساخت، حالا با دقتی پژوهشمحور و ظرافتی قصهگو، یک تهران دهه پنجاهی را بازسازی کرده است؛ تهرانی که کوچهپسکوچههایش، پاتوقهای فرهنگیاش، لهجه و اصطلاحات مردمش و حتی تلفنخانه میدان فردوسیاش، در خدمت روایت قرار گرفتهاند. قسمتهای ابتدایی به خوبی پایههای اصلی سریال را بنا میگذارند؛ ماجرای یک عشق بهظاهر یکطرفه میان امیر و شیرین که روی بستری از تحولات اجتماعی و سیاسی سالهای پیش از انقلاب تصویر شده است.
اما «تاسیان» تنها به رابطه پسر فقیر و دختر پولدار اکتفا نمیکند. پاکروان در اینجا هم مانند «خاتون»، از تاریخ صرف به سمت تاریخ داستانپردازیشده حرکت میکند. آنچه سریال را از دام «تاریخنمایی» صرف نجات میدهد، همین تعادلی است که میان حوادث تاریخی و قصههای انسانی برقرار شده است. قصهای که اگرچه با روایتی آشنا آغاز میشود، اما رفتهرفته به سطوحی از درام میرسد که میتوان آن را همدلانه، موثر و حتی آزاردهنده دانست؛ مانند اپیزود هشتم، مرگ ناگهانی منوچهر با بازی رضا بهبودی که تلخیاش همسو با مفهوم واژه «تاسیان» یعنی سوگ و اندوهی عمیق از دوری، غیاب و خاموشی است.
بازیها بیشک از نقاط قوت تاسیاناند. بابک حمیدیان در نقشی کاملاً متفاوت، شخصیتی ساخته که همزمان پدر، مدیر و درگیر منافع و عقاید است. هوتن شکیبا در نقش جوانی عاشق و بیقرار، تکراری ولی همچنان قابلباور است. مهسا حجازی در قامت شیرین، یکی از کشفهای مهم تاسیان است؛ دختری از طبقه بالا با شکلی نو از آزادیخواهی که مخاطب را به یاد زنان جسور «خاتون» میاندازد. نازنین بیاتی، پانتهآ پناهیها و صابر ابر نیز هر یک نقشهای خود را با درک درست از زمانه و شخصیت اجرا کردهاند.
جدا از روایت و بازیگری، باید به طراحی صحنه و لباس اشاره کرد؛ جایی که پاکروان در خلق یک تهران دهه پنجاهی موفق عمل کرده است. از کلاهها و مانتوهای رنگی گرفته تا چیدمان کارخانهها و کتابفروشیها، همه در خدمت حس نوستالژیک و همزمان واقعگرایانهاند. به همان اندازه که داستان درباره عشق و مبارزه است، تصویرها نیز درباره رنگ و فضا و حس هستند. «تاسیان» از معدود سریالهایی است که زیبایی را نه به عنوان زرق و برق، بلکه به مثابه عنصر روایی جدی میگیرد.
بازار ![]()
با وجود امتیازهای پررنگ «تاسیان» در بازیگری و طراحی صحنه، از نظر بصری با نوعی کمتحرکی مواجهیم که شاید نه به دلیل ضعف، بلکه در پی یک انتخاب آگاهانه رخ داده است. کارگردانی تینا پاکروان در برخی صحنهها به جای بهرهگیری از حرکتهای پویا و قاببندیهای پیچیده، ترجیح داده به ثبت لحظاتی ایستا بسنده کند که بهنوعی سادگی و تمرکز بر دیالوگها و کنشهای درونی شخصیتها را در اولویت قرار میدهد. این شیوه، اما همیشه موفق نیست؛ گاه موجب گسست در ریتم روایت شده و مخاطب را از فضای احساسی سکانسها دور میکند. مثلاً در برخی مکالمههای دونفره، فاصلهی زمانی و تصویری بین بازیگران، بهگونهای است که حس همزمانی یا تنش میانشان به درستی منتقل نمیشود. اگر این زبان بصری برآمده از آگاهی و خواست فیلمساز باشد، میتوان آن را تلاشی برای فروتنی در برابر داستان و پرهیز از جلوهفروشی تکنیکی تلقی کرد؛ هرچند در مواردی، این سادگی به قیمت افت پویایی و کشش تصویری تمام شده است.
یکی دیگر از وجوه مهم «تاسیان»، بهرهگیری از چهرههای فرهنگی و سیاسی معاصر ایران، از نقش کوتاه احمدرضا احمدی تا چهرهپردازی جوانی مسعود کیمیایی و حضور شخصیتهایی، چون بهرام بیضایی و عباس کیارستمی است. این سریال تلاش کرده ادای دینی به بزرگان فرهنگ معاصر باشد. چنین رویکردی، مخاطب علاقهمند به تاریخ سینما و ادبیات را نیز با خود همراه میکند و نشانهای از شناخت پاکروان از بستر فرهنگی ایران در آن دوران است.
در نهایت، «تاسیان» به معنای دقیق واژهاش نزدیک میشود؛ اندوهی شیرین از دل روابط عاشقانه، سیاست، مبارزه و فقدان. قصه امیر و شیرین، فقط روایت یک عشق ناکام نیست، بلکه تماشاگر را به سفری میبرد در دل یک تاریخ معاصر پرچالش؛ تاریخی که شاید بسیاری از مخاطبان جوان آن را تنها از خلال کتابها یا خاطرات دیگران شنیدهاند. «تاسیان» اگر همین مسیر را ادامه دهد، میتواند یکی از دستاوردهای مهم شبکه نمایش خانگی در سالهای اخیر باشد؛ نمونهای از اینکه چگونه میتوان هم قصه گفت، هم تاریخ را نشان داد و هم مخاطب را درگیر کرد.
لینک کوتاه:
https://www.payamekhuzestan.ir/Fa/News/1097806/