بزرگنمايي:

پیام خوزستان - این خط تبلیغاتی که گاهی در داخل کشور هم دنبال می شود،انصارالله را در حال تبدیل شدن به تعیین‌کننده‌ترین عامل در مذاکرات ایران و آمریکا معرفی می کند.جالب اینکه این خط تبلیغاتی،علت ارتباط تعویق مذاکرات غیر مستقیم ایران با آمریکا و عملیات انصارالله یمن را توییت رییس‌جمهور یا وزیر دفاع آمریکا و بیانیه نخست وزیر اسرائیل دانسته و آنها را مرجعی قابل اعتماد برای مسئول دانستن ایران در این ماجرا قلمداد می کند.
جالبتر اینکه یکی از همین افراد از دکتر پزشکیان می خواهد که برای جلوگیری از افتادن کشور به یک درگیری جدید, کاری انجام دهد.شاید منظور این فرد این باشد که مثلا دکتر پزشکیان در یک تماس تلفنی از رهبرانصارالله یمن بخواهد که شما در مقابل حملات آمریکا و انگلیس به کشورتان ساکت باشید،در مقابل به خون غلطیدن مردم خود در این حملات واکنش نشان ندهید،نسل کشی اسرائیل علیه غزه را نادیده بگیرید و اجازه دهید تا ما مذاکرات خود را با آمریکا پیش ببریم! در ارتباط با این خط تبلیغاتی غرب به دونکته باید توجه شود.
1.مذاکرات ایران و آمریکا با درخواست ترامپ در نامه خود به رهبر معظم انقلاب و برای کسب اطمینان از عدم دستیابی ایران به بمب اتمی مطرح شد و ایران در کمال اقتدار و در جهت فعال سازی دیپلماسی با انجام مذاکرات غیر مستقیم و فقط در مورد موضوع انرژی هسته ای موافقت کرد.نه در نامه ترامپ و نه در پاسخ ایران به موضوع انصارالله یمن و دیگر مباحث منطقه اشاره نشده بود و اصولا مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا هیچ ارتباطی به عملیات مستقل و مشروع مجاهدین یمن در پاسخ به جنایات آمریکا و اسرائیل نداشته و ندارد.علت تعویق مذاکرات نیز دبه کردن طرف آمریکایی و طرح موضوعات جدید از جمله تقاضای توقف کامل برنامه صلح آمیز هسته ای ایران با اعمال ارعاب و فشار برای تحقق این خواسته نامشروع بود.این که رئیس جمهور و وزیر دفاع آمریکا و نخست وزیر رژیم صهیونی موضوع یمن را به عنوان دلیل تعویق مذاکرات مطرح می کنند نوعی فرافکنی و انحراف افکار عمومی در جهت منافع خود است و طبعا نمی تواند یک حجت قوی باشد.
2. اما این تصور که بین ایران و انصارالله یمن نوعی رابطه تشکیلاتی و از بالا به پایین وجود دارد و نیروهای یمنی گوش به فرمان ایران هستند نیز یک تصور غلط است.ایران و یمن در کنار بقیه اعضای محور مقاومت به عنوان متحد،علیه اشغال سرزمین فلسطین و جنایات اقدام کرده و از یکدیگر حمایت می کنند اما این امر به معنای وابستگی یمن به ایران و عدم استقلال این کشور نیست.پیشینه تاریخی یمن نشان می دهد که پادشاهی متوکلی و بعدها جمهوری عربی یمن و جمهوری یمن، از برجسته‌ترین دولت‌های مخالف طرح تقسیم فلسطین در سازمان ملل بودند. بعد از پادشاهی متوکلیان و تاسیس جمهوری در یمن نیز حمایت های دولت و مردم این کشور از فلسطین ادامه یافت و در سال 1964 یمن در اجلاس قاهره به دوازده کشور عربی پیوست که هدف آنها اقدامات تلافی جویانه علیه اسرائیل برای انحراف رود اردن بود.به دنبال جنگ شش روزه در ژوئن 1967،در یک اقدام شجاعانه، یمن به دلیل «حمایت کور واشنگتن از اسرائیل علیه آرمان آزادی فلسطین» روابط دیپلماتیک خود را با ایالات متحده قطع کرد و اسرائیل را به خاطر اشغال سرزمین فلسطین محکوم نمود.
سالهاست که یمن با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک ندارد و افرادی که گذرنامه اسرائیلی یا هر گذرنامه ای ممهور با مُهر این رژیم دارند نمی‌توانند وارد یمن شوند،در قوانین اسرائیل نیز یمن به عنوان «کشور دشمن» تعریف شده‌است. با ظهور سیدحسین بدرالدین حوثی و طرح برخی آموزه‌های قرآنی برای توجه به مسئلۀ فلسطین، نفرت مردم یمن از اسرائیل تشدید شد. او در اولین سخنرانی خود در روز جهانی قدس سال 2004، فلسطین را مسئلۀ محوری امت قلمداد کرده و از مسلمانان خواست که وظیفۀ خود را در قبال این مسئلۀ محوری انجام و خود را برای رویارویی با دشمنان آماده کنند.مقابله هفت ساله مقاومت یمن با ائتلاف سعودی و اقدامات رژیم صهیونیستی در این مصاف علیه مردم یمن،به مقاومت یمن در حمایت از فلسطین و تقویت انصارالله رسمیت بخشید.انصارالله یک گروه مجاهد است که ریشه در خود یمن دارد و تصمیمات و اقدامات آن در چارچوب سیاست های راهبردی این کشور اتخاذ می شود ومهمترین خصوصیت انصارالله یمن «بومی» بودن این گروه است.
در جنگ غزه نیز انصارالله به‌صورت مستقل و خودجوش وارد نبرد با اسرائیل شد و بطور طبیعی مورد حمایت ایران نیز قرار گرفت.البته ایران در چارچوب یک رویکرد عقلانی و منطقی هیچگاه قصد دیکته کردن نظرات خود به اعضای محور مقاومت از جمله انصارالله یمن نداشته و به تصمیمات آنان که با توجه به شرایط و اقتضائات زمان اتخاذ می شود،احترام می گذارد.این موضوع آن قدر روشن است که حتی «جوزپ بورل» مسئول وقت سیاست خارجه اتحادیه اروپا نیز با تایید استقلال عمل انصارالله یمن می گوید «فرایند تصمیم‌گیری در جنبش مقاومت منطقه تحت کنترل ایران نیست .»او در تاریخ 20 فروردین 1403 در یک نشست خبری در بروکسل گفت:« در ارتباط با حوثی‌ها (انصارالله) فکر نمی‌کنم ایران کنترل کاملی بر تصمیمات حوثی‌ها داشته باشد، آن‌ها تقریبا مستقل شده‌اند.» مقام‌های ایران نیز بارها اعلام کرده اند که «گروه‌های مقاومت» نیروهای نیابتی نیستند و از ایران دستور نمی‌گیرند.در همین رابطه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در اولین روز سال 1404 در سخنرانی خود با اشاره به اشتباه بزرگ سیاستمداران آمریکایی و اروپایی مبنی بر اینکه مراکز مقاومت در منطقه را نیروهای نیابتی ایران می خوانند،گفتند:«نیابتی یعنی چه؟ ملت یمن انگیزه دارد، مراکز مقاومت در کشورهای منطقه انگیزه دارند. ایران نایب لازم ندارد. نیابت یعنی چه؟ خودشان هستند. در آغاز قضیه فلسطین، یکی از کشورهایی که در خط مقدم مقابله با این کار قرار گرفت، کشور یمن بود.»
در مجموع در تحلیل وضعیت انصارالله یمن نباید دچار ساده‌انگاری شد و این گروه را گوش به فرمان ایران دانست.انصارالله متحد و مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران است و این رابطه با ارتباط رئیس و مرئوس متفاوت است.در مورد تعویق مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا نیز نباید بصورت سطحی به این موضوع نگریست.آمریکای ترامپ کماکان بدعهد و غیر قابل اعتماد نشان داده و ایران با اتکا به قدرت نظامی و در عین حال ترجیح دیپلماسی بر جنگ،وضعیت را در جهت منافع ملی مدیریت می کند.